کلاف سردرگمی که فولادسازان در آن قرار گرفته اند/ اما و اگرهای تحقق چشم انداز صنعت فولاد
اگر به آینده صنعت فولاد توجه نشود چشم انداز این صنعت مطلوب نخواهد بود.

به گزارش  چیلان ، هنگامی که توافق برجام با ۵ کشور بزرگ جهان امضا شد، کشور ما با دارا بودن ذخایر ارزشمند فولادی، برنامه وسیعی را برای بهره برداری از این سرمایه ملی در دستور کار گذاشت.

تدوین این برنامه به گونه ای بود که تحقق چشم انداز افزایش تولید فولاد خام و رساندن آن تا مرز ۵۵ میلیون تن به کمک فولاد سازان بویژه فولاد مبارکه و صد البته ایمیدرو (سازمان توسعه و نوسازی صنایع و معادن ایران) تا سال ۲۰۲۵  میلادی، بخشی از این برنامه بود.

اگر چه طی سال های ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ میزان تولید فولاد خام کشور حدود ۹/۱ درصد رشد داشت که این میزان رشد موجب شد تا تولید ایران در سال ۲۰۱۷ به ۲۱ میلیون تن رسد و در رتبه سیزدهم بزرگ ترین تولید کننده فولاد دنیا قرار گیرد. اما اعمال تحریم ها و شرایط اقتصادی حاصل از آن سبب شد تا سرعت این رشد متوقف شده و نگرانی فعالان این عرصه بر انگیخته شود.

حال چشم انداز آینده فولاد کشور، برای فعالان اقتصادی کشور سوالی است که نیاز است به آن پاسخ داده شود.

از این رو مهندس مهدی یارجانلی مدیرعامل شرکت صنعت ورق آرین پاژ در یادداشتی به  چیلان  به تشریح چشم انداز صنعت فولاد و مشکلاتی که تولیدکنندگان این حوزه با آن مواجه اند پرداخته است. وی بر این باور است که اگر به آینده صنعت فولاد توجه نشود چشم انداز این صنعت مطلوب نخواهد بود.

وی بر این باور است برنامه ریزی جامعی در این باره مورد نیاز است و راهکارهای مقطعی نمی تواند پاسخگوی حل این مشکل باشد. آنچه در ادامه می آید حاصل این گفتگو است:

بدون شک صنعت فولاد یکی از مهمترین و استوارترین دستاوردهای قابل اتکا در ۴۰ سال اخیر بعد از انقلاب شکوهمند ایران است، پس نمی توانیم به این صنعت نگاهی به غیر از یک صنعت استراتژیک داشته باشیم. از این رو باید چه در مباحث علمی دانشگاهی و چه در صنایع بالا دستی و پایین دستی، صادرات و صنعتی شدن، مستقیماً به فولاد کشور توجه داشت. البته متاسفانه چشم انداز فولاد در سال آینده نامناسب است و این امر بر بسیاری از صنایع در کشور تاثیر می گذارد. چنین شرایطی قابل پیش بینی است، مگر اینکه شاهد تغییراتی در کشور باشیم. تقریبا طی دو سه سال گذشته تاکنون، در مجامع دانشگاهی و صنعتی بارها اعلام کردیم چه آن گاهی که در جایگاه دوازدهمین کشور تولید کننده فولاد در جهان بودیم که در حال حاضر که به رتبه دهم رسیده ایم و چه پیش از این ها، که موضوع تجارت جهانی فولاد ایران نگران کننده است، آیا در تجارت و در بازار جهانی هم چنین سهمی را برای خود کسب کرده ایم؟ و یا می خواهیم فقط تولیدکننده فولاد باشیم؟ لذا باید نگاه کشور از نگاه شرکت محوری یا شهر محوری به نگاه ایران محوری تغییر یابد. نباید تنها به فکر فروش محصول خود باشیم و به کشتی بزرگ فولاد ایران و صنایع پایین دستی آن، در این دریای مواج توجهی نداشته باشیم. بر این اساس است که نگران بحران ملی فولاد درسال ۱۴۰۰ هستیم.

نگرانی ما این است که اصلاً به سال  ۱۴۰۴ نرسیم و صنعت قفل شود. باید تا سال ۱۴۰۰، تمهیدات سخت افزاری، نرم افزاری، فن افزاری، انسان افزاری و بازار را برای فولاد ببینیم. باید بازار را برای این محصول ببینیم. حتی قبل از وقوع تحریم ها. امروز با مازاد فولاد مواجه هستیم. شاید امروز در کشور در نهاده های دامی، سوخت و برخی از اقلام مصرفی و حتی گوشت و خشکبار مسئله داشته باشیم و بسیاری از آنها به طرق مختلف از کشور خارج می شوند، اما بدیهی است که در تولید فولاد مسئله نداریم و به رغم وجود مازاد، خصوصا با عنایت به پیچیده تر شدن این موضوع با کاهش بودجه های عمرانی و تولید در صنایع پایین دستی، برای خروج این محصول  محدودیت داریم.

معتقدیم که در فروش فولاد با وجود مازاد آن محدودیت داریم. علاوه بر آن تا چند وقت پیش محدودیت ها جامع  بود. اما اکنون تولید کننده ملکف شده که در صورت فروش  فولاد، ارز حاصل از آن را به صورت بخشنامه شده وارد کند و این موضوع به کلاف سردرگمی برای تصمیم گیرندگان و مدیران تبدیل شده است. لذا به یک سیستم جامع در این حوزه نیاز داریم. نباید به جایی برسیم که تمام انبارها از فولاد انباشته شده و نتوانیم صادر کنیم. باید سطح کشور را در تکنولوژی فولاد ارزیابی و همچنین مشخص شود، که چقدر صادرات مهندسی داشته و تا چه اندازه در مقایسه با دنیا، محصولات صنایع پایین دستی این صنعت در کشورمان به وجود آمده است.

با توجه به تاثیر صنعت ساختمان بر صنعت فولاد، اگر به وضعیت فولاد توجه نکنیم اوضاع وخیم تری خواهد داشت و حتی این فشارهای اقتصادی با تاثیر بر ازدواج جوانان موجب کاهش تقاضا برای مسکن، لوازم خانگی و … می شود. برای تولید  سالانه ۵۵ میلیون تن فولاد، باید ۲۵ میلیون تن فولاد مصرف شود. در حال حاضر در کنار صادرات ۸ میلیون تنی، ۱۲ میلیون تن فولاد در کشور مصرف می شود، برای افزایش مصرف به ۲۵ میلیون تن باید میزان جمعیت در کشور را تا  ۱۴۰۰ در نظر گرفت که به سرانه این مصرف حساس باشیم.

همه این ها در حالی است که احتمالا جمعیت کشور به ۱۰۰ میلیون نفر هم نمی رسد. اما برای ایجاد مصرف ۲۵ میلیون تنی باید بازار مصرف ایجاد شود. متاسفانه  وقتی از هایپرمارکت فولادی صحبت می کنیم بعضی از افراد ذهنشان به سمت فروشگاهی بزرگ می رود اما در بحث هایپرمارکت فولاد، مارکت به معنای واقعی بازار است. یعنی بازاری که در آن دانش، تخصص، تکنولوژی، زیرساخت ها، انواع محصولات فولاد و تمامی فاکتورهای موثر در صنایع پایین دستی و بالا دستی با تمرکز و مدیریت، عرضه و معامله می شوند. چنین رویکردی یک فکر کلان ملی می خواهد. باید نگران کاهش تقاضا و تعداد مشتریان فولادی کشور که تا دیروز از ایران مصرف  فولاد خود را تامین می کردند، باشیم و به بدنبال بررسی و رفع مسایل آن باشیم.

نگرانی ما تنها مربوط به سال ۹۸ نیست، بلکه نگرانی ها از سال  ۱۴۰۰ شروع خواهد شد، موضوعی که به مرور در حال شکل گرفتن است. اگرچه برخی می گویند که  زیرساخت های لازم برای کشور از جمله زیر ساخت های حمل و نقل  فراهم نیست، اما این تنها مشکل کشور نیست. در مورد زیر ساخت های بانکی هم با مشکل مواجه هستیم، آیا برای صادرات و ایجاد بازار فولاد زیرساخت های کشور به حد کافی و گردش مالی حاصل از آن و صنایع مصرفی آنها آماده هستند؟ آیا گمرک کشور آمادگی دارد؟  جالب آنجاست که حتی دانشگاه ها کشور نیز برای پوشش و بررسی رویکرد علمی در این باره آماده نیستند.

اما برای سال ۹۸،  تمام شرکت های فولادی ایران افقی را پیش روی خود دارند و در صددند سهم تولید خود را از ۲۵ میلیون تن با افق ۲۷ تا ۳۰ میلیون تن متناسب سازند. از این رو باید برنامه ای برای صادرات کشور متناسب با سرانه مصرف رشد داشته باشند. یعنی برای  ۵۵ میلیون تن،  باید ۳۰ میلیون تن صادرات داشته باشیم. آیا بازارهای منطقه ای از جمله عراق و افغانستان می توانند بخش مکفی از هدف صادرات محسوب شوند؟ متاسفانه در منطقه این ظرفیت وجود ندارد و بیشتر کشورها در حال تقابل هستند. امروز با به هم ریختن صنعت صادرات فولاد ایران و حتی در دیگر صنایع، تجار خارجی را سر سفره تجارت ناشی از مزیت پایین بودن ارزش پول ملی دعوت کرده ایم. لذا یک بخش مهم هایپر مارکت حمایت از صادرات است چون شاکله لازم را تعریف و اجرا می کند. جمع شدن چند شرکت حتی اگر رهبران بازار تولید این محصول باشند در کنار هم به تنهایی نمی تواند به صادرات کشور کمک کند، بلکه همگی باید دست به دست یکدیگر دهیم و سازوکار مشخصی را برای صادرات فولاد فراهم کنیم. به عنوان مثال می توان برای کشوری مثل ترکیه حتی الامکان الزام کرد که برای صادرات برخی از کالاهای خود به ایران، باید به ازای آن از کشور فولاد بخرد. ترکیه که مبادلات خوبی با ایران دارد، چطور بدون شرط به راحتی از این کشور واردات داریم.

متاسفانه به نظر می رسد که به این موضوع، باور ملی نداریم و گویا تنها روزانه فقط مطابق آنچه در جزیره های فکری که ساخته ایم، زندگی می کنیم. باید ملی فکر کنیم، ما برای کمک به برادران دینی مان در سوریه اقدامات زیادی انجام دادیم، اما برای باز سازی این کشور خصوصا با تکنولوژی و صنایع ایران، در بخش خصوصی هیچ برنامه ای نداریم، در آینده خواهیم دید که عربستان، ترکیه و دیگر کشور ها به یکباره به بازار سوریه هجوم می آورند، ما افتخار می کنیم که در فعالیت اقتصادی از ترکیه در عراق پیشی گرفته ایم، اما ما اهرمی به نام اختلاف ارز داشتیم و نزدیکی های فرهنگی و مذهبی موجب این موضوع شد، اما اگر این فاکتورها را از دست بدهیم، باز در شرایطی برابر و رقابتی هم می توانیم مدعی چنین مسئله ای باشیم.

بسیاری از کشورها به دلیل مسئله داعش از عراق فاصله گرفته اند. در سوریه معادن بزرگ و فرصت های بسیاری وجود دارد، همینطور با اندکی پیگیری در دیگر کشور های منطقه، اما آیا به این موضوع توجه کرده ایم، اگر می خواهیم کاری کنیم از حالا باید کار مطالعاتی و زیرساختی و مذاکرات جدی و قوانین فیمابین این کشور ها و خود را شروع کنیم، این پیشنهاد را کردیم اما تا این لحظه استقبال متناسبی از آن نشد.

2

تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ماه ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۱۰
شناسه مطلب : 24435
ارسال
برچسب ها
ارسال دیدگاه
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
کد امنیتی