چیلان آنلاین
کدخبر : ۳۰۸۴۴
مرتبط با : گزارش و مقاله
تاریخ : ۲۵ فروردین ماه ۱۳۹۹ - ۱۴:۲۲:۳۸
بررسی ظرفیت های حمل و نقل ریلی کشور و تاثیر آن بر زنجیره فولاد در افق ۱۴۰۴
حجم کل بار جابه جا شده توسط سیستم حمل ونقل ریلی در سال قبل برابر با ۴۶ میلیون تن بوده که از این میزان حمل و نقل ریلی، حدود ۷۵ درصد ظرفیت به حمل سنگ آهن اختصاص یافته و بنابراین رفع مشکلات به ویژه در حوزه سنگ آهن از اولویت‌های راه آهن به شمار می‌رود. همچنین کالاهای معدنی و فلزی به ترتیب دارای رتبه اول و چهارم در میزان حمل جاده‌ای هستند که این خود نشان‌دهنده حجم بالای حمل مواد معدنی در کشور است که باید ظرفیت بیشتری را در حوزه حمل ریلی به خود اختصاص دهد.
تاثیر ظرفیت حمل و نقل ریلی کشور بر زنجیره فولاد

حمل و نقل یکی از اساسی‌ترین بخش‌ها در اقتصاد کشور است. وجود زیرساخت مناسب برای حمل و نقل کالا به یک کسب و کار کمک می کند که بتواند با سایر رقبا رقابت نماید. حمل و نقل ریلی به عنوان یکی از زیربخش های حمل و نقل، دارای نقش کلیدی در اقتصاد نسبت به روش های دیگر حمل و نقل است.

براساس سند چشم‌انداز ۲۰ ساله و تا افق ۱۴۰۴ باید سهم حمل‌و‌نقل ریلی برون ‌شهری در جابه‌جایی کالا از ۱۰ به ۳۰‌ درصد از کل حمل‌و‌نقل کشور برسد.

بر اساس آمار رسمی وزارت راه، سالیانه در کشور حدود 500 میلیون تن بار جا به جا می شود، که این مقدار در حالت غیر رسمی( بدون بارنامه) تا 550 میلیون تن نیز تخمین زده می شود. یکی از دلایل عدم استقبال از حمل ریلی، سرعت پایین این نوع حمل و نقل می باشد.

در حال حاضر، سرعت تجاری بار در کشور ۶ کیلومتر برساعت است که به طور مثال حمل بار در مسیر اصفهان تا بندر عباس حدود ۵/۵ روز طول می کشد. لذا تنها راه حل این معضل افزایش سرعت انتقال بار است و یکی از دلایل عدم استقبال از حمل ریلی در همین موضوع نهفته است.

حجم کل بار جابه جا شده توسط سیستم حمل ونقل ریلی در سال 1397 برابر با 46 میلیون تن می باشد که یک درصد نسبت به سال 1396 کاهش داشته که از این میزان حمل و نقل ریلی، در حدود 75 درصد ظرفیت به حمل سنگ آهن اختصاص یافته و بنابراین رفع مشکلات به ویژه در حوزه سنگ آهن از اولویت های راه آهن به شمار می رود.

لازم به ذکر است کالاهای معدنی و فلزی به ترتیب دارای رتبه اول و چهارم در میزان حمل جاده ای بوده اند. که این خود نشان دهنده حجم بالای حمل مواد معدنی در کشور می باشد که باید ظرفیت بیشتری را در حوزه حمل ریلی به خود اختصاص دهد.

پیش بینی دولت برای حمل بار توسط شبکه ریلی در چشم انداز سال 1404 برابر با 202 میلیون تن می باشد که از این میزان بار 102 میلیون تن برای مواد معدنی و فولادی می باشد و همچنین در سند چشم انداز طول شبكه ریلي كشور 25  هزار كيلومتر برآورد شده اسـت که در حـال حاضـركل خطوط ریلي (اصلي، فرعي، مانوري) در حدود 13500 كيلومتر مي باشد. بنابراین برای رسيدن بـه سند چشم انداز احداث 12 هزار كيلومتر از ضروریات لازم  است.

 برای دستيابي به حمل و نقل فولاد در چشم انداز 1404 (به ميزان 55 ميليون تن)، از مجموع 12 هزار کیلومتر خطوط توسعه، تا پایان سال 1404، سهم فولاد به ميزان 1795 كيلومتر می باشد که علاوه بر این 1255 كيلومتر از خطوط راه آهن نیز باید دوخطه بشود تا بتوان به اهداف سند چشم انداز در حمل و نقل ریلی دست یافت.

لازم نیست که بگوییم در كشورهاي پيشرفته براي حمل مواد معدني از بخش ریلی اسـتفاده می شود، در حـالي كـه در ایـران به علت بالا بودن هزینه هاي حمل ریلي نسبت به حمل جاده اي و دریایي این مقدار کمتر است كه این مهم به آماده نبودن تجهيزات و زیرسـاخت هاي ریلي كشور بر می گردد. به همین علت صنایع معدنی و فولاد از مزیت های راه آهن نمی توانند استفاده کنند که در نتیجه باعث بالا رفتن هزینه تمـام شـده محصولات شده و قابلیت رقابت در بازار بين المللي را نیز از بین می برد.

كرايه حمل ريلي در بارنامه كه حاصل جمع سه سهم خط، لوكوموتيو و واگن است، از سال 1390 تا 1397 با افزايش 121 درصدی همراه بوده است ولی به نسبت افزایش تورم رشد کمتری داشته است. در حال حاضر تعرفه پایه حمل مواد معدنی به صورت پایه 777.5 ریال به ازای هر تن-کیلومتر می باشد. حال اگر بخواهیم عوامل مهم هزینه پایین حمل در سایر کشورها نسبت به ایران را بررسی نماییم می توان به:

بالا بودن ظرفیت واگن ها، بزرگتر بودن طول قطارها، سرعت بالاتر قطارها، ترمینال های مجهز جهت تخلیه بار، سرعت بارگیری بیشتر، عدم فرسوده بودن خطوط ریلی و محدود نبودن ظرفیت عبور قطار در مسیر حمل اشاره نمود که سبب کاهش بهای تمام شده قیمت سنگ آهن در کشورهای دیگر می شود، به طوری که بهای تمام شده استخراج سنگ آهن در شرکت های بزرگ استرالیایی همچون bhp تا 15 دلار کاهش یافته است.

متاسفانه به علت عدم توسعه خطوط ریلی در کشور، آمارها نشان می دهد که در بازه زمانی 1386 تا 1396 سهم حمل و نقل ریلی حتی یک درصد هم افزایش نداشته در صورتی که در ازای تحقق 30 درصدی سهم ریلی در حمل بار مطابق محاسبات فنی صورت پذیرفته توسط معاونت بهره برداری و سیر و حرکت راه آهن، مطابق با آمار سال 1397 مقدار 33.4 هزار میلیارد تومان در مصرف سوخت و هزینه های مرتبط آن کاهش صورت خواهد پذیرفت.

 لازم به ذکر است سهم حمل و نقل ریلی در مقیاس تن- کیلومتر در حدود 13 درصد در سال 1397 می باشد. این افزایش کمتر از یک درصد در این بازه طولانی، علیرغم عدم افزایش حق دسترسی رخ داده است.

لذا حق دسترسي در حمل ريلي از سه بخش تشكيل شده است:

1-سهم لوكوموتيو

 2-سهم واگن يا شركت مالك واگن

 3-سهم خط يا خالص راه آهن كه به ازای هر تُن ـ كيلومتر حمل ريلي بار که در مجموع مبلغ كرايه حمل بار ريلي را تشكيل مي دهد.

پیشنهادات برای بهبود وضعیت حمل ریلی

1-برای افزایش سهم حمل و نقل ریلی می بایست پروسه واگذاری و اجاره واگن‌ها بسیار شفاف و همچنین سریع و بدون بوروکراسی صورت گرفته و تعداد واگن‌ها نیز اضافه شود. این مهم درحالی از سوی فعالان حمل و نقل مطرح می شود، که مسئولان راه آهن، افزایش سهم حمل و نقل ریلی در سطح كشور را منوط به تغییر الگوی مصرف در ترابری می دانند. لذا شاهد آن هستیم که راه آهن با تثبیت تعرفه دسترسی، سعی در رقابتی كردن آن با بخش جاده داشته تا با ایجاد سودآوری، بسترهای لازم برای ترغیب شركت های ترابری را فراهم نمایند.

2-ارائه تسهیلات و كمك های یارانه ای

3-نوسازی خطوط ریلی: فرسودگی خطوط ریلی که باعث کندی سرعت حرکت و درنتیجه نبود قدرت رقابت درمقابل حمل جاده ای شده است.

4- در بخش حمل موادمعدنی به ویژه سنگ آهن تعیین نقاط بارگیری و تخلیه از جمله مشکلاتی است که در حمل ریلی با آن مواجهیم.

5-دوره گردش بالای واگن‌ها یا به عبارت ملموس تر سرعت پایین سیر بار یکی از مشکلات واقعی و عمده در موضوع افزایش سهم ریلی سنگ آهن است. سه بخش شامل بارگیری واگن که در معادن و کارخانجات فولادی  می باشند، بخش حمل واگن بارگیری شده که شرکت راه آهن مسئول آن می باشد و بخش تخلیه واگن که شرکت های فولادی یا گمرکات و جایگاه های تخلیه هستند در حوزه کاهش یا افزایش سرعت سیر بار نقش آفرینی می کنند که نقطه ضعف اصلی عدم هماهنگی کامل این سه بخش است. بنابراین با هماهنگی میان این سه بخش می توان نسبت به افزایش سرعت سیر بار و گردش بالای واگن‌ها اقدام نمود. به طور مثال عدم هماهنگی باعث محدودیت ظرفیت عبور قطار در بعضی از مسیرهای مهم ریلی می شود. به عنوان مثال خط ریلی بافق تا میبد که چهارراه توزیع تردد قطارها بوده و به دلیل ترافیک بالا از مشکلات موجود بر سر راه افزایش سهم ریلی است.

6-خرابی در حین تردد قطار ناشی از خرابی واگن های مالکین و لکوموتیوها که باعث انتشار زمان های تاخیر در کل شبکه می شوند و نیز نرخ کرایه بالاتر از سیستم جاده ای در برخی مسیرهای ریلی حمل سنگ آهن از دیگر مشکلاتی است که در جهت افزایش سهم حمل ریلی سنگ آهن وجود دارد. با رفع این موانع می توان ظرفیت حمل بار ریلی را افزایش داد.

7-برنامه افزایش ظرفیت شبكه از طریق دو خطه كردن و گشایش ایستگاه‌ها از طرف راه آهن به هرحال با توجه به آنچه که دراین فرصت کوتاه عنوان شد امیدواریم درمدت ۵ سال باقیمانده تا افق ۱۴۰۴با همکاری واحدهای صنعتی، وزارت نفت و وزارت راه و شهرسازی اقدامات و عملیات توسعه ای تسریع یاید و خطوط و تجهیزات ریلی کشور متناسب با نیازها و اهداف پیش بینی شده در کشور تامین شود.

اخلاق رسانه ای : استفاده از مطالب با ذکر منبع "چیلان آنلاین" مجاز است .