دکتر بهمن آرمان، استاد اقتصاد دانشگاه تهران با بیان اینکه دو مسئله مهمی که صنعتگران به ویژه فولادسازان با آن مواجه هستند مباحث مالیاتی و نوسانات نرخ ارز است به چیلان گفت: یکی از مهم ترین مسائلی که برای واحدهای تولیدی مطرح است، مباحث مالیاتی است. سرمایه گذاری مجدد به منظور اجرای طرح های توسعه ای، نوسازی ماشین آلات و بروز کردن تکنولوژی ها در صنعت فولاد شدیدا نیاز است و نمی توان با تکنولوژی حتی 10 سال قبل، محصول اقتصادی با کیفیت مناسب تولید به بازار عرضه کرد. شرکت های تولیدکننده فولاد به طور پیوسته، نیازمند بروز رسانی تکنولوژی های خود هستند.
وی افزود: از سوی دیگر اکثر واحدهای فولادی کشور دارای ظرفیت اقتصادی نیستند و این روند همچنان ادامه پیدا کرده، در جهان امروز تولید فولاد در مقیاسی کم تر از 2 میلیون تن اقتصادی نیست پس دیر یا زود این واحدهای کوچک محکوم به تعطیلی هستند ولی متاسفانه همچنان شاهد هستیم که هم وزارت صنعت، معدن و تجارت و هم سرمایه گذاران بخش خصوصی به دنبال ایجاد واحدهای زیر 2 میلیون تن و بعضا زیر 40 هزار تن می روند. بنابراین به عنوان یکی از گاه های اساسی این واحدها باید ظرفیت خود را افزایش دهند و یکی از راه های تامین منابع مالی برای شرکت های تولیدکننده فولاد، استفاده از منابع داخلی خودشان است.
آرمان اظهار داشت: منابع داخلی واحدها هم همان سودی است که در طول سال کسب کرده اند ولی از آنجا که تولیدکنندگان بزرگ فولاد همچون فولاد مبارکه، خوزستان، خراسان و ذوب آهن در بورس پذیرفته شده اند این شرکت ها براساس قوانین موجود در بورس ناچار هستند سود بدست آمده را به صورت سود سهام نقدی پرداخت کنند و این چیزی است که در هیچ کجای دنیا انجام نمی شود.
وی ضمن بیان این موضوع که حدود 80 درصد سود شرکت های بورسی به صورت سود نقدی پرداخت می شود ادامه داد: این بالاترین میزان سود نقدی در جهان است. در حالی که در سایر کشورها برای آنکه بتوان زمینه بروز کردن تکنولوژی و اجرای طرح های توسعه را در شرکت ها فراهم کرد، سود اختصاص داده شده به افزایش سرمایه و سرمایه گذاری مجدد معاف از مالیات است و به عکس، سودی که به صورت نقدی پرداخت می شود مشمول مالیات پلکانی و صعودی است.
وی گفت: متاسفانه در ایران مردم سرمایه گذاری در سهام و بازار سرمایه را با سپرده گذاری در بانک اشتباه گرفته اند و به همین خاطر شاهد هستیم که شرکت های فولادی هم مجبور می شوند سود خود را به جای اینکه صرف سرمایه گذاری مجدد کنند، از شرکت خارج نمایند که قطعا به ساختار مالی این شرکت ها آسیب می رساند. به همین خاطر انجمن تولیدکنندگان فولاد بایستی این مسئله را در اولویت کاری خود قرار دهد.
آرمان این را نیز خاطرنشان کرد: شاید بنگاه های اقتصادی در ابعاد کوچک یا شرکت های بخش خصوصی از این مسئله متضرر نشوند اما بنگاه های بزرگ که ارزش تولیداتشان چیزی حدود 2 تا 4 میلیارد دلار است برای اینکه بتوانند خود را در بازار حفظ کنند، ناچارند تکنولوژی های خود را بروز کنند و طرح های توسعه ای خود را اجرا کنند از اینرو انجمن باید پیشگام این مسئله باشد و از دولت بخواهد در اصلاحیه جدید لایحه قانون مالیات های مستقیم این مورد را در نظر بگیرد.
استاد اقتصاد دانشگاه تهران موضوع دوم یعنی همان نوسانات نرخ ارز و نرخ تسعیر ارز را اینگونه باز می کند: برای شرکت های فولادی، نرخ تسعیر ارز هم بسیار مهم است. شاهد هستیم که به طور مثال بخش قابل توجهی از تولیدات دو واحد بزرگ فولاد یعنی مبارکه و خوزستان به بازارهای اروپایی صادر می شود. هزینه داخلی در حالی افزایش یافته که نرخ برابری ریال درمقابل یورو تقویت شده است یعنی تولیدکننده مجبور است افزایش هزینه های تولید را تحمل کند و از آن طرف از بابت هر واحد ارزی که صادر می کند بعضا کمتر از سال های قبل درآمد بدست آورد. شاهد هستیم که صادرات فولاد مبارکه که در سال قبل 1.5 میلیون تن بود، پیش بینی می شود در سال 95 به 2 میلیون تن برسد و از این میزان 54 درصد روانه بازارهای اروپایی می شود اما از آن طرف نرخ برابری یورو نه تنها متناسب با نرخ تورم بالا نرفته بلکه کاهش هم پیدا کرده است پس می بینیم که علی رغم افزایش حجم صادرات در دو واحد بزرگ فولادسازی کشور، هیچ گونه بازتاب مثبتی در صورت های مالی آنها، قیمت سهام این شرکت ها و سود سهامشاندیده نشده است.