به گزارش چیلان به نقل از دیلی میل، هنوز خاطرات اردوگاه مرگ تن لیم های جین را میلرزاند. افرادی که تلاش به فرار میکردند یا در جا کشته میشوند یا به شکل وحشیانهای مورد ضرب و شتم قرار میگرفتند.
مردان اردوگاههای کره شمالی که از وضعیت جسمانی مناسبی برخوردار بودند، به معادن میفرستادند. بسیاری نیز جانشان را در همان معادن از دست میدادند. نگهبانان حتی به لحاظ تحمل بار روانی نیز آموزش دیده بودند.
خانم جین میگوید: زندانیان به صورت شیفتی کار میکنند و اتفاقات ناگوار کم نبود. مثلا در یک حادثه، 300 نفر به خاطر انفجار گاز جانشان را از دست دادند.
کارگران هفت روز هفته کار میکنند. آنها هر روز راس ساعت 5 صبح از خواب بیدار میشوند و 16 ساعت تمام را مشغول "بردگی کردن" در زمینهای زراعی و کارخانهها هستند. سپس باید سر جلسات آموزشی حاضر شوند تا بالاجبار احکام رسمی را به خاطر بسپارند. هرگونه لغزش در طول روز مساوی است با بیدار نگه داشته شدن در طول شب!
جونگ گوانگ ایل نیز به اتهام جاسوسی و به مدت سه سال راهی اردوگاه یودوک شد. او پیش از ورود به اردوگاه آنقدر کتک خورده بود که فقط میتوانست چهار دست و پا حرکت کند و پس از چند ماه به شدت لاغر شده بود.
جونگ میگوید: 400 زندانی را در سرمای زمستان به جنگل بردند. گروه آنقدر خسته بود که توان راه رفتن نداشت و درختهایی که قطع میشدند بر روی برخی دیگر از زندانیان میافتاد اما وقتی زندانیها زیر درخت جان میدادند، ماموران فقط میخندیدند. از آنجایی که زمین یخ زده بود و کار را نمیشد متوقف کرد، جنازهها را فقط روی هم تلنبار میکردند. حتی برخی از آنها هنوز جان داشتند. شبها وقتی به دستشویی میرفتم، صدای نالههایشان را میشنیدم. اما نگهبانها آنها را به حال خود رها میکردند تا جان دهند.
سازمان ملل سه سال پیش وجود این اردوگاهها را به جرم جنایت علیه بشریت محکوم کرد. ابعاد برخی از این اردوگاهها به اندازه یک شهر است.
خانم لیم دیگر در دوران میانسالی خود به سر میبرد و خانهاش در 50 کیلومتری شهر سئول واقع شده است. وی 15 سال پیش، پس از سپری کردن دوره کوتاهی در زندانی تصمیم به فرار گرفت و خود را از این جهنم نجات داد.