صادرات در صنعت فولاد ایران یک موضوع حیاتی و اساسی است که اهمیت آن بر همگان مبرهن می باشد. اهمیت این موضوع علاوه بر تأثیر آن بر شاخصهای اقتصادی، توسط برنامه های توسعه صنعت فولاد در ایران در افق زمانی 1404 بیش از پیش مشخص میگردد به طوریکه بخش اعظمی از توسعه های آینده با هدف و رویکرد صادرات به بازارهای جهانی انجام می شود. این موضوع در وهله اول و به طور ظاهری فاقد هر گونه مشکل میباشد زیرا انجام توسعه و افزایش ظرفیت در راستای صادرات به کشورهای دیگر می تواند نوید بخش علایم اقتصادی مثبت برای هر بنگاه یا کشوری باشد لیکن انجام صادرات و توان آن و ایجاد بازار برای محصولات صادراتی الزامات متنوعی را می طلبد.
در ایران برخی شرکت های تولیدکننده فولاد از جمله فولاد مبارکه از ابتدای بهره برداری با رویکرد حضور در بازارهای صادراتی و فروش درصدی از تولیدات خود به بازارهای جهانی نقش خود را پر رنگ و منافع زیادی از جمله افزایش پنج برابری ظرفیت از ابتدای بهره برداری در قالب قراردادهای توسعه با تضمین صادرات، افزایش سطح تکنولوژی تولید، تقویت برند خود در بازارهای جهانی و ... را برای خود به ارمغان آورده اند.
برخی شرکت ها نیز به دنبال نوسانات زیاد در سطح بازار فولاد داخلی و بین المللی به فکر حضور خود در بازارهای جهانی فرو رفته و سعی در تثبیت و افزایش حضور خود طی سالیان اخیر داشته اند. برخیاز شرکتها خصوصاً شرکت های در مقیاس کوچکتر نه تنها حضور مداوم و مناسبی در بازارهای جهانی ندارند بلکه دارای استراتژی یا برنامه ای برای این حضور در آینده نیز نمی باشند.
مهمترین مشخصه صنعت فولاد در مقیاس جهانی در حال حاضر مازاد ظرفیت یا وجود ظرفیت های بلااستفاده در کشورهای مختلف می باشد. این مشخصه سطح بالای رقابت در بازارهای جهانی برای عرضه محصولات و لزوم داشتن استراتژی و برنامه توسط صادرکنندگان را مشخص می سازد. به طور قطع مهمترین الزام شرکت ها برای حضور در بازارهای جهانی کاهش قیمت تمام شده در راستای افزایش رقابت پذیری خود می باشد. این موضوع توسط سایر کشورهای فعال در صنعت فولاد دنیا از جمله چین ، هند و ... در حال بررسی و بهبود می باشد. بنابراین عدم تمرکز بر آن منجر به کاهش سطح رقابت پذیری برای شرکت های فولادی ایران در سال های آینده خواهد شد. از جمله دیگر الزامات صادرات حضور مداوم در بازارهای جهانی توام با برنامه مشخص و همراه با آمیخته بازاریابی متناسب برای هر بازار می باشد و نداشتن برنامه یا قطع دوره ای صادرات خریداران را نامطمئن و دچار تشکیک نموده و آن صادر کننده را به عنوان یک تأمین کننده ناپایدار در بازار تلقی می نماید. موارد دیگری از جمله انتخاب کانال های توزیع مناسب، کیفیت مناسب، تبلیغات و در مجموع داشتن چابکی و انعطاف پذیری در پاسخگویی به نیازهای مشتریان و برآوردن نیازمندی های متغیر آنها از جمله الزامات صادرات می باشد.
در این خصوص نقش سیاست گذاران از جمله مجلس و دولت در تعریف بسترهای مناسب و کمک به صادرکنندگان در ایجاد رویه های مناسب در فرآیند انجام صادرات نیز میتواند موثر و راهگشا بوده و به صادرکنندگان در تحقق اهداف تعریف شده یاری رسانده و در سطح کلان برای رسیدن به شاخص های اقتصادی در سطح کشور کمک نموده و موانع پیشروی صادرکنندگان را برطرف نماید. از جمله این موارد می توان به عوامل زیر اشاره نمود:
به طور خلاصه، صادرات محصولات فولادی در سال های آینده در بازار بسیار رقابتی یک امر اجتناب ناپذیر است که در صورت عدم برنامه ریزی از پیش تعیین شده جذب سهم بازار و امکان موفقیت در آن میسر نخواهد بود لذا بنگاه ها و شرکت های مختلف تولیدی در این راستا نیاز به برنامه ریزی از پیش تعیین شده و اتخاذ استراتژی های عملیاتی مناسب داشته و نیازمند یک تغییر و نگاه صحیح به بازارهای صادراتی می باشند. در این راستا حمایت های دولت و سایر نهادها در راستای تسهیل فرآیندها و کمک به صادرکنندگان نیز از اهمیت شایانی برخوردار است.