دستیابی به ظرفیت تولید 45 میلیون تن فولاد در افق 1404 نیازمند دستیابی به توازن در تمام حلقه های زنجیره فولاد است. افتتاح طرح های توسعه ای و افزایش ظرفیت تولید فولاد کشور دستاورد مهمی برای صنعت به شمار می رود که منجر به ایجاد بسترهای مناسب برای بهبود زیرساختهای توسعه ای کشور می شود. در این مسیر لازمه دستیابی به توسعه پایدار نگاه کارشناسی، جامع و مدیریتی نسبت به تک تک حلقه های فولاد است، چرا همواره ضعیف ترین حلقه ها باعث پاره شدن یک زنجیره می گردد. از این رو حصول اطمینان از تامین مواد اولیه و تخصیص مناسب را میتوان به عنوان مهمترین مزیت دستیابی به یک زنجیره متوازن فولاد بر شمرد.
ایجاد طرح های توسعهای فولاد به پشتوانه مطالعه و برنامه ریزی جامع در رابطه با تامین نیازها و زیرساخت های اساسی میسر خواهد بود اما چگونگی تامین مواد مصرفی و یا مواد اولیه و انرژی در آینده برای پلنت های فولادی و یا خریدهای دوره ای صنایع فولاد موضوعی مهم است که باید در این باره نگاهی دقیق تری داشت.
یکی از مهمترین چالش های زنجیره فولاد را می توان در حوزه تامین کالاهای استراتژیک این صنعت معرفی نمود. با توجه به میزان تولید فعلی فولاد کشور و طرح های در دست ساخت، صنعت فولاد با افزایش تولید بیش از 40 درصد در آینده نزدیک مواجه خواهد شد. لذا نگرانی هایی در رابطه با نحوه تامین مواد مصرفی و انرژی صنایع فولادسازی این صنعت را تهدید می کند. تا جایی که احتمال دارد شرکت های فولادی با موارد فورس ماژوی چون عدم توانایی در تامین مواد مورد نیاز روبرو شوند و ناچاراً تن به راهکارهای نامناسبی چون تهیه کالاهای بی کیفیت و نامرغوب دهند که تمام این موارد منجر به تحمیل هزینه های سنگین مالی به صنایع فولادسازی و مواجه شدن با توقف ها و اورحال های متعدد می گردد.
ازینرو در گام نخست وجود بانک اطلاعاتی دقیق برای آگاهی از فعالیت تامین کنندگان حلقه های زنجیره تولید ضروری است؛ در گام بعدی وجود سیستم یکپارچه برای ارزیابی تامین کنندگان زنجیره فرآیند فولاد جهت آگاهی از چشم انداز و برنامه های توسعه ای آنها از سوی سازمان های بزرگی چون ایمیدرو و یا شرکت ملی فولاد ایران امری ضروری و حیاتی برای اطمینان از توسعه پایدار می باشد. چرا که عدم نظارت بر تامین کنندگان می تواند گلوگاه ها و مسائل بحرانی را در آینده رقم بزند.
در این مسیر همچنین تلاش مهندسین و مدیران تصمیم ساز صنعت فولاد برای افزایش توان تولید داخل، بومی سازی در کالاهایی مهمی چون کاتالیست، الکترود و کمپرسور از ارزش بالایی برخوردار است. اما به عنوان یک تفکر تعالی، حمایت و مراقبت از صنایع نوپا و استراتژیک می بایستی مدنظر قرار گیرد.
به عنوان یک نمونه اگر کاتالیست های واحد احیا مستقیم آهن را مورد مطالعه قرار دهیم درمی یابیم مسیری که مدیران فولادی کشور در دو دهه قبل در شکوفایی شرکت دانش بنیان نفت و گاز سرو انجام داده اند باعث شد تا تولید کننده جدیدی در تامین و رفع نیاز کالای استراتژیک کاتالیست پدید آید که فولادسازان کشور امروزه می توانند با اطمینان بالا به این شرکت تکیه کنند.
تولید و بارگذاری بیش از 1.4 میلیون لیتر کاتالیست احیا مستقیم آهن توسط این شرکت که معادل با بارگذاری بیش از 12ریفرمر سری 800 هزار تنی است، نشان از موفقیت جمعی دارد که مدیران شرکت نفت و گاز سرو در کنار مدیران صنایع فولاد سازی علی الخصوص دو شرکت فولاد مبارکه اصفهان و فولاد خوزستان برای صنعت فولاد خلق نموده اند.
از نگاهی دیگر و به عنوان دستاوردی بزرگتر،ظهور شرکت نفت و گاز سرو باعث شد تا سطح آگاهی و دانش مهندسین و مدیران فنی صنایع آهن سازی کشور در حوزه کاتالیست های احیا مستقیم آهن (به واسطه برگزاری کارگاه های آموزشی، نشر علوم و چاپ کتب تخصصی) افزایش یافته و نیز کاتالیست تکنولوژی های جدیدی مانند PERED بومی سازی شود و همچنین باعث افزایش کارایی و بهبود عملکرد اپراتوری، افزایش نرخ دسترسی به پشتیبانی کارشناسی، افزایش راندمان تولید و نیزکاهش ریسک های مرتبط با خرید کالاهای استراتژیک وکاهش هزینه مالی و غیر مالی و افزایش قدرت چانه زنی تامین کننده گردد.
مدیران فولاد مبارکه اصفهان و فولاد خوزستان با قرارگیری در کنار متخصصان شرکت نفت و گاز سرو توانستند یکی از اقلام استراتژیک و گلوگاه های زنجیره تامین خود را بومی سازی نمایند و باعث ایجاد تامین کننده ای جدید شوند که توان رقابت بالایی به لحاظ کیفیت محصولات ارائه شده (به گواه نتایج عملکردی) دارد، همچنین از بروز هر گونه مشکلی در تهیه کاتالیست برای پلنت های آینده صنعت فولاد و برنامه های خرید آتی خود جلوگیری نمایند.
همان طور که این مسیر در حال ادامه یافتن است اما نباید از تکمیل فرآیند آن غافل شد و می بایستی از صنایع دانش بنیان کشور حمایت نماییم. از اینرو وظیفه حلقه های بالایی زنجیره فولادمراقبت از شرکت ها و تولید کننده کالاهای مورد نیاز بوده که این وظیفه در قبال کالاهای بومی سازی شده از 2 طریق امکان پذیر است. از آنجا که اکثر این شرکت ها نوپا هستند لذا خطر دامپینگ و حذف از سوی شرکت های خارجی به شدت احساس می شود، از اینرو با خرید کالای ایرانی، حمایت از شرکت های مذکور به عنوان مسئولیتی ملی قلمداد می شود. در کنار آن دستگاه های نظارتی می بایستی با ایجاد راهکارهای اجرایی از کیفیت کالا و از برنامه های افزایش ظرفیت تولید، نحوه چگونگی تامین مواد اولیه و ... اطمینان حاصل نموده و با قرار گیری در کنار تامین کنندگان خود از تهیه محصولی مطابق با فاکتورهای استاندارد اطمینان حاصل نمایند.
موفقیت های کسب شده از حضور شرکت نفت و گاز سرو را می توان مصداق دقیقی از اقدام و عمل به اقتصاد مقاومتی دانست، اما این نبایستی پایان مسیر باشد و باید با تشکیل کارگروه هایی برای پیش بینی و ارزیابی توان تولید در تامین کالاهای مشابه زنجیره فولاد، توسعه پایدار را تضمین نمود تا بتوان شاهد کمترین انحراف از چشم انداز تبیین شده صنعت فولاد باشیم.