از سال های دور اکثر کشورها برای حفاظت از تولیدات داخلی خود در برابر کالاهای وارداتی مشابه تعرفه وضع کرده اند برای مثال حدود یکصد سال پیش که ایران پارچه های نخی یا همان کرباسی خودمان را به انگلستان صادر می کرد، انگلیسی ها برای حفاظت از صنایع نساجی خود برای ورود آن تعرفه وضع نمودند لذا بحث حفاظت از تولیدات داخلی هر کشوری برای حفظ بازار و اشتغال یک ضرورت است.
سال 2017 اتحادیه اروپا به بهانه دامپینگ برای ورود محصولات گرم فولاد مبارکه به اتحادیه اروپا 25 درصد عوارض وضع کرد. در سال 2018 هم آمریکا با وجود اینکه سردمدار اقتصاد آزاد جهانی است و شعارهای زیادی از تجارت آزاد سر می دهد، اما تعرفه 25 درصد برای فولاد و 10 درصد برای آلومینیوم را به تصویب رساند. جالب است که در هر دو مورد مخالفت های شدیدی از سوی صنایع مصرف کننده فولاد مطرح شد اما در نهایت هم اتحادیه اروپا و هم آمریکا صنعت فولاد خود را بر صنایع پایین دستی ترجیح دادند و این نشان دهنده اهمیت بسیار زیاد صنعت استراتژیک فولاد برای کشورهای مختلف دنیاست.
بنابراین تصمیم گیران اقتصاد ایران باید از این اتفاقات درس بگیرند تا خدای ناکرده بلایی که بر سر صنعت نساجی و کیف و کفش آمده، این بار بر سر فولاد با این گردش مالی و اشتغال زایی بالا نیاید. چرا همین حساسیتی که دولت روی صنعت خودرو دارد و با تعرفه های نجومی 90 درصدی از آن حمایت می کند، روی صنعت فولاد که یک صنعت مادر است ندارد؟ چرا امروز صنعت فولاد با سرمایه گذاری سنگین و بخش خصوصی فعال، اینقدر مورد هجوم واقع شده است؟ چرا عده ای به دنبال کاهش تعرفه واردات فولاد هستند در حالی که نیمی از ظرفیت تولید فولاد کشور خالی است؟ وقتی به طور مثال بیش از دو برابر تقاضا در ورق سرد ظرفیت آماده بهره برداری وجود دارد، آیا کاهش تعرفه واردات آن عقلانی و کارشناسی است؟
این موضوع جای تأمل بسیار دارد که منفعت کشور از کاهش تعرفه واردات فولاد آن هم در بحبوحه موج حمایت سایر کشورها از صنعت فولاد خود چیست؟ آیا دولتمردان محترم متوجه خطر واردات بی رویه محصولات فولادی به کشور نیستند؟
به هر حال منطق قرار دادن بازار داخلی فولاد کشور در اختیار سایر کشورها نه ملی است و نه اسلامی و امیدواریم دولت مردان با تدبیر در این باتلاق حذف یا کم کردن تعرفه محصولات فولادی نیفتند.