به گزارش چیلان، آمار معاملات امروز 23 اردیبهشت 97 بورس کالا حکایت از موارد متناقضی دارد که لازم است با تامل و دقت بیشتری مورد بررسی قرار گیرند. نخست فروش شمش فولاد کاوه جنوب تقریبا به قیمت پایه! این اتفاق در حالی روی داد که تمامی شرایط برای یک رقابت حداقل 5 درصدی مهیا بود؛ از کف 500 تنی خرید گرفته که در دقایق پایانی به 100 تن هم کاهش یافت تا قیمت پایه که بیش از 7 درصد ارزان تر از قیمت معامله شمش فولاد خوزستان اعلام شده بود. اما مهم تر از اینها یک سوال و ابهام اساسی وجود دارد و آن هم به میزان تقاضا مربوط است. در عرضه 19 اردیبهشت ماه شمش فولاد خوزستان حدود 85 هزار تن تقاضا ثبت شد که 30 هزار تن از آن پوشش داده شد اما در عرضه امروز فقط 6500 تن تقاضا به تابلو بورس رسید. آیا بیش از 50 هزارتن تقاضای شمش مورد نیاز نوردکاران طی 4 روز اخیر فروکش کرده است؟ آیا با میانگین قیمتی کنونی میلگرد در سطح 2800 تومان(با احتساب مالیات بر ارزش افزوده) شمش پایه 2240 تومانی هم برای نوردکاران جذابیت لازم را ندارد که آنان را به صحنه رقابت بکشاند؟
علاوه بر رفتار پرابهام تقاضا در عرضه شمش فولاد کاوه جنوب، امروز شاهد یک رفتار شگفت انگیز دیگر هم در بورس کالا بودیم؛ این بار ذوبی ها برای خرید آهن اسفنجی و ثبت سقف رقابت 10 درصدی! قیمت پایه آهن اسفنجی جهان فولاد سیرجان همان طور که در پست های قبلی هم به ان اشاره کردیم، قیمتی منصفانه و بر پایه مصوبات وزارت صنعت، معدن و تجارت در خصوص فرمول 50 درصدی قیمت آهن اسفنجی بر مبنای شمش فولاد خوزستان تعیین شده بود اما این بار ذوبی ها بودند که با ثبت 18 هزار تن تقاضا برای 5 هزار تن عرضه، آهن اسفنجی مورد نیاز خود را 115 تومان گران کردند! آیا کسری عرضه در آهن اسفنجی به قدری افزایش یافته که تولیدکنندگان شمش را مجبور به این رقابت منفی کرده است؟ یا اگر از زاویه دیگر به موضوع بنگریم باید پرسید آیا فاصله قیمتی بین خرید آهن اسفنجی و فروش شمش آنقدر جذاب است که آهن اسفنجی 53 درصدی را توجیه پذیر می کند؟
رفتار سوال برانگیز دیگر امروز در بورس کالا به عرضه میلگرد فولاد کرمان برمی گردد، عرضه ای بدون تقاضا! امروز 330 تن میلگرد سایز 10 فولاد کرمان با قیمت پایه 2540 تومان در بورس کالا عرضه شد که مورد معامله قرار نگرفت.
میلگرد بدون تقاضا، شمش بدون رقابت و آهن اسفنجی با سقف رقابت! اتفاقات عجیب معاملات امروز بورس کالا در عین حال که ابهاماتی را با خود به همراه داشت، اما حاوی یک پیام مهم به سیاستگذاران و فعالان فولاد بود: هنوز انتهای زنجیره فولاد در رکود است و هنوز بالادست این زنجیره کمبود دارد.