عملکرد فولادی کشور بعد از انقلاب بسیار مطلوب بوده و نسبت به کشورهای دیگر استارت خوبی در این بخش زده شد و همین عملکرد سبب شد سال گذشته رتبه دهم را در میان برترین فولادسازان جهان از آن خود کنیم. علیرغم ظرفیت بالای فولادسازی در برخی کشورها نظیر ترکیه که ارتباطات وسیعی نیز با بیشتر کشورهای جهان دارند، ظرفیت دانش فنی در آنها بسیار پایین است در حالی که در ایران هم در فرآیندها و هم در تولید محصول نهایی اقدامات بسیار خوبی صورت گرفته است و اگر مشکل مراودات خارجی حل گردد و دانش فنی تا حدودی وارد کشور شود، بدون شک صاحب تکنولوژی خواهیم بود.
فولادسازان ما در داخل کارخانه ها هیچ گونه مشکلی در امر تولید ندارند بلکه هر آنچه که از آن آسیب دیده ایم از سیاست گذاری بوده است چراکه به اعتقاد من ما ژنرال های فولادساز و کارشناسان خبره ای در این بخش داریم که توانسته اند با وجود تمامی محدودیت ها، صنعت فولاد را ارتقا دهند.
برای نمونه در منطقه بناب که عمر فولادی آن به 10 سال هم نمی رسد نیروهای انسانی بسیار توانمندی وجود دارد. همان قدر که نقطه قوت صنعت فولاد را نیروی انسانی و کارشناسان خبره این بخش و فرآیندهای مدیریتی صحیح در این حوزه می دانم، تمام چالش آن را نیز سیاست گذاری می دانم.
فولاد در حوزه سیاست گذاری در حوزه تامین، فرآیند تولید و تجارت دچار اشکال است. سیاست گذاری یعنی صورت بندی و شفاف سازی تمامی فرازها و فرودهای یک مسئله که در اینجا، مسئله همان فولاد است.
بخشی از هر صنعت، تجارت آن است و در دنیای مدرن، قبل از تاسیس هر واحد صنعتی حتما تفکری در زمینه بازرگانی و تجارت آن شده است اما متاسفانه در همین حوزه نیز سیاست گذاری مشکلاتی ایجاد کرده است. در حوزه تولید هم همین چالش وجود دارد و عدم سیاست گذاری صحیح عامل ایجاد ظرفیت های خالی در صنعت فولاد بوده است و سبب شده تولید به نقطه سر به سر نرسیده و واحدها ضررده شوند. به طور مثال در هم ریختگی در بخش نورد بسیار زیاد است و اعطای مجوزهای متعدد در آن سبب ایجاد طیف وسیعی از قیمت ها در طول روز شده است که نفعی برای تولیدکننده یا مصرف کننده ندارد. در بخش ذوب نیز تامین مواد اولیه به چالشی برای این صنعت تبدیل شده و عامل به ظرفیت نرسیدن واحدهاست.
در حوزه صادرات هم سیاست گذاری صحیحی صورت نمی گیرد و هر روز یک دستورالعمل و بخشنامه صادر می گردد در حالی که صادرات کشور باید تداوم یابد تا با توجه به کاهش مصرف ظاهری کشور، تولیدکننده قادر به دوام تولید باشد. لذا به اعتقاد من در چنین شرایطی بهتر آن است که بزرگان فولادی و گروه هایی که به دنبال زنجیره تامین هستند، حمایت شوند. همچنین لازم است سیاست گذاری تجاری فولاد کشور با هدف توسعه و تسهیل صادرات انجام شود.