رفع موانع صادرات به عوامل زیادی بستگی دارد که برخی از این عوامل مربوط به قوانین و مقررات وضع شده توسط دولت بوده و برخی دیگر مربوط به تولیدکنندگان می شود. عوامل موثر بر صادرات صرفا داخلی نبوده و عوامل خارجی نیز بر آن موثر است.
بنابراین بایستی تمامی این عوامل شناسایی شده و بررسی گردد که تولیدکنندگان در امر صادرات با چه مشکلاتی مواجه هستند، چرا دولت به دنبال وضع تعرفه و قوانین و مقررات است و رقبای ایران در بازارهای صادراتی چگونه هستند و در یک کلام تهدیدها و فرصت ها بررسی گردد و راهکارهایی برای رفع آن در نظر گرفته شود.
به اعتقاد من نیازمند همفکری و همبستگی مسئولین دولتی، واحدهای تولیدی و انجمن تولیدکنندگان فولاد برای عبور از چالش های صادراتی و ارائه راهکار برای رفع موانع آن هستیم. یکی از این موانع، نحوه انتقال ارز حاصل از صادرات در دوران تحریم است. موارد بعدی، تعیین نرخ ارز و نحوه قیمت گذاری محصولات در بازار داخلی می باشد.
در واقع چنانچه نرخ داخلی به درستی تعیین نگردد و براساس مبنای خاصی نباشد، صادرات هم با نرخی صورت می گیرد که تداوم روند صادرات را با چالش مواجه خواهد کرد و صادرات پایداری نخواهیم داشت. مورد دیگری که در امر صادرات باید به آن توجه ویژه داشت، استفاده از فرصت هاست.
برای مثال بازار همسایه برای تولیدکننده یا صادرکننده ایرانی یک فرصت است درحالی که تعرفه ها و قوانین و مقررات به گونه ای است که نمی توان به این بازارها به صورت پایدار نگاه کرد.
بنابراین لازم است با مشورت دولت و تولیدکنندگان قوانین تدوین و وضع گردد. سپس چاره ای برای انتقال ارز و نحوه تعیین نرخ ارز اندیشیده شود و در وهله بعدی نحوه قیمت گذاری محصولات در بازار تعیین گردد.
همچنین باید مکانیزم ها به گونه ای باشد که یک صادرکننده به دلیل مشکلات خود مجبور به عرضه زیر قیمت بازار نباشد. لذا اگر این اتفاق بیفتد قطعا می توان صادرات را افزایش داد.
مانع تراشی بر سر راه صادرات همچون مشروط کردن صادرات شرکت ها، سبب از دست رفتن بازارها می شود درحالی که بازارها به سختی بدست می آیند و به راحتی از دست می روند و رقبا به واسطه رصد مداوم، جایگزین ما در آن بازارها می شوند.
به هر حال سخن اصلی این است که دولت باید به تولیدکننده اعتماد کند و به صورت آنی قوانین خود را تغییر ندهد که این نوعی آفت برای اقتصاد است و عامل از دست رفتن بسیاری از بازارهای صادراتی فولادی ها می شود و تولیدکننده را با مشکل مواجه می نماید درحالی که در شرایط تحریم بهتر است موانع صادرکنندگان با همفکری بین دولت و تشکل ها و واحدهای تولیدی تسهیل شود و منطقی به نظر نمی رسد.