به نظر شما، نگاه شرکتهای فولادی به مقوله توسعه چگونه باید باشد؟
به نظرم در حوزه توسعهای، شرکتهای در سطح ملی بایستی با یک نگاه ملی و نه محلی به این موضوع توجه کنند و دیگر اینکه چنانچه شرکتی بخواهد خط تولید خود را تکمیل کند بهتر است طرح توسعه خود را در جنوب کشور تعریف کنند. سوم اینکه شرکتهای فولادی به جای اینکه پراکنده و جزیرهای عمل کنند بایستی منابع مالیشان را تجمیع نموده و در جنوب کشور متمرکز شوند. شرکتهایی مثل فولاد خوزستان، فولاد خراسان، گلگهر، چادرملو و بافق این توان را دارند که از طریق تجمیع، طرح توسعهای خود را اجرا نمایند. اگر این اتفاق محقق شود و طرح جامع توسعهای فولاد در جنوب شکل بگیرد، می توانیم بگوییم که نگاه ملی به طرح توسعه فولاد در جنوب کشور شکل گرفته است و با جانمایی این طرح مشارکتی در نزدیکی آبهای آزاد، نگاه صادراتی شرکتها نیز در قالب یک همکاری مشترک دنبال خواهد شد. در این صورت، فولادسازان بزرگی مانند فولاد مبارکه، فولاد خوزستان و سایرین با کمترین مشکل و هزینه صادرات و مزیت رقابتی خواهند داشت.
بهتر است گل گهر و چادرملو در این همکاری مشترک به تامین کنسانتره بپردازند و فولاد مبارکه، فولاد را تامین کند. در این صورت یک کنسرسیوم بسیار قوی تشکیل خواهد شد که از همان ابتدا دغدغه ای برای تامین مواد اولیه نخواهد داشت.
آیا شما هرمزگان را برای تحقق طرح جامع توسعه ای فولاد پیشنهاد می دهید یا مناطقی همانند مکران نیز مناسب می دانید؟
به نظرم بندرعباس شرایط مطلوب تری نسبت به مکران دارد چون مکران هنوز زیرساختهای لازم را ندارد و علیرغم اینکه منطقه بسیار خوبی است اما حتما باید سرمایهگذاری مناسبی در حوزه زیرساختی در آن انجام شود که نیامند نگاه بلندمدت است درحالی که در هرمزگان این شرایط فراهم است و دسترسی به ریل، آب، برق، گاز و سایر زیرساختها آسان تر می باشد و برنامههای صادراتی نیز بهتر انجام می شود.
آیا چشم انداز روشنی به شکل گیری این کنسرسیوم وجود دارد؟
پیش از این، افرادی روی پروژه تجمیع شرکتهای بزرگ کار می کردند و با جابهجایی که طی یکسال اخیر در سطح بنگاههای تولیدی و وزارتخانه رخ داده است این بحث نیز دچار تغییراتی شد. با ورود دکتر غریب پور در ایمیدرو این موضوع مجددا فعال شد و جلسات به صورت منظم در حال انجام است. در این جلسه فولاد مبارکه، فولاد هرمزگان، صبا فولاد خلیج فارس، مادکوش و... شرکت دارند اما به نظرم در این نشستها جای شرکتهایی همانند گل گهر و چادرملو خالی است در این صورت فقط می توان بعد فولادسازی را مدنظر قرار داد اما برای تأمین گندله و کنسانتره نیازمند حضور این شرکتها هستیم چرا که با حضور این شرکتها زنجیره تکمیل میشود و ستون فقرات همچین کنسرسیومی تامینکنندگان مواد اولیه و فولادسازان است. در مجموع اگر این شرکتها کنار یکدیگر قرار بگیرند اتفاقات بزرگ و مهمی می افتد.