مقدمه
کشورهای بزرگی مانند کانادا، شیلی، چین و حتی آمریکا بخش بزرگی از رونق اقتصادی خود را از طریق معادن تامین می کنند و این موضوع نقش حیاتی معادن در اقتصاد یک کشور را نشان میدهد. بر اساس آمارهای جهانی، ایران 7 درصد از ذخایر معدنی دنیا را به خود اختصاص داده است و وجود 8 معدن بزرگ در سطح کلاس جهانی، خود دلیلی بر این مدعاست. از سوي ديگر از آنجایی که کمربند کوهزایی پسین از کشور ما عبور کرده است، میتوان گفت ایران کشوری با پتانسیل بسیار بالا در حوزه ذخایر معدنی است. هر کشوری که بر روی این کمربند قرار دارد، دارای پتانسیل های معدنی فلزی و حتی غیرفلزی بالایی است. معادن فلزی غنی همچون گل گهر، انگوران، سنگان، مهدی آباد، چادرملو، سرچشمه و سنگون، نشان دهنده غنی بودن ایران در حوزه کانیهای فلزی است. علي رغم همه اين آمار و ذخاير معدني اميدوار كننده، از چندسال گذشته اكثر مسئولين و مديران شركت هاي مرتبط با حوزه زنجيره فولاد نسبت به كمبود مواد اوليه فولاد به خصوص سنگ آهن هشدار داده بودند و اكنون اين هشدار به واقعيت تبديل شده است به گونه اي كه در حال حاضر تعدادي از كارخانجات بزرگ كشور به دليل كمبود مواد اوليه، در حال توليد با ظرفيت پايين تر از حد نامي خود مي باشند. در ادامه راهكارهاي زير به منظور غلبه بر اين چالش (كمبود مواد اوليه زنجيره فولاد) عنوان مي گرددكه بايستي هر چه زودتر در دستور كار تصميم گيرندگان مرتبط قرار گيرد.
به جای نشستن و حساب کردن اينکه چند سال دیگر به پایان عمر ذخایر معدني كشور باقی مانده است، ما نیازمند سیاستی مي باشيم كه راه ها و گزینه های جايگزين را شناسایي و به منظور تحقق آنها برنامه ريزي نمایيم. همان گونه كه موسسه های معتبر دنيا پيش بيني نموده اند، در آينده نزديك ذخاير اصلي انرژي (نفت و گاز) به پايان خواهد رسيد. بر این اساس کشورها منابع انرژي جايگزين مانند نيروگاه هاي خورشيدي و بادي را شناسایي و در این حوزه ها سرمايه گذاري نموده اند. لذا ما نيز بايستي در ارتباط با جايگزيني سنگ مگنتيتي به عنوان ماده اصلي فولاد كشور و يا نوآوري در محصولات جايگزين فولاد مانند آلومينيوم و ... ، برنامه ريزي نماییم. به عنوان نمونه كشور ما داراي ذخاير عظيمي از سنگ نوع هماتيتي مي باشد كه به دليل ريكاوري پایين در حال حاضر قابليت استفاده در خطوط موجود را ندارند و بنابراين لزوم كار تحقيق و توسعه بر روي اين گونه معادن به شدت احساس مي شود.
كشورهاي توسعه يافته حدود 5 درصد از GDP خود را صرف هزينه تحقيق و توسعه مي نمايند در حالي كه در ايران اين سهم كمتر از نيم درصد مي باشد. عدم اختصاص بودجه به بخش تحقيق و توسعه منجر به اين شده كه در صورت آزادسازي قيمت حامل هاي انرژي ، اكثر شركت هاي فولادي از سوددهي خارج مي شوند. بنابراين پيشنهاد مي شود كه قيمت حامل هاي انرژي مصرفي در شركت هاي فولادي به قيمت جهاني نزديك شود و اين تفاوت قيمت در قالب بودجه تحقيق و توسعه به شركت هاي دانش بنيان مورد تائيد خود شركت ها اختصاص يابد. هر چند در ابتدا ممكن است كه شركت هاي فولادي نسبت به آزادسازي حامل هاي انرژي مقاومت نمايند اما آزادسازي قيمت حامل هاي انرژي ، بهره وري پایين زنجيره فولاد كشور را قابل درك عموم خواهد نمود و منجر به اين خواهد شد كه شركت هاي فولادي ملزم به افزايش بهره وري و اختصاص بودجه تحقيق و توسعه شوند.
بايستي به اين نكته توجه داشت كه دير يا زود ذخیره معادن كشور به اتمام خواهد رسيد و ما مجبور به واردات مواد اوليه فولاد از كشورهاي ديگر مانند استراليا يا برزيل خواهيم بود. همان گونه كه كشوري مانند ژاپن هيچ گونه منابع معدني و نفتي نداشته و اكثر مواد معدني خود را تاكنون وارد نموده و با ارزش افزوده حاصل شده يكي از قدرتمندترين اقتصادهاي جهان را دارا مي باشد. به منظور استفاده از راهكار واردات مواد اوليه فولاد، دو مانع اصلي وجود خواهد داشت. مانع اول اين است كه به دليل بهره وري پایين و هزينه حمل از معادن ديگر به محل خطوط موجود، توجيه پذيري لازم وجود نخواهد داشت. بنابراين ارتقاي بهره وري خطوط توليد زنجيره فولاد کاملا ضروری مي باشد. اما مانع دوم عدم وجود زيرساخت هاي حمل محصولات زنجيره فولاد است. با توجه به اينكه در دنيا بخش اعظم حمل و نقل سنگ آهن توسط كشتي ها و واگن هاي قطار صورت مي گيرد ، بنادر كشور ما در حال حاضر قابليت پهلوگيري كشتي ها با ظرفيت 500 هزارتن را ندارند و از سوي ديگر ناوگان حمل ريلي ما نيز داراي ظرفيت پایين مي باشد كه بايستي هر چه سريعتر اين دو موضوع (افزايش بهره وري و ايجاد زيرساخت حمل ريلي) در دستور كار قرار گيرند.
همچنين نكته اي كه در حمل جاده اي به آن دقت نمي شود، محدوديت بار 44 تن مي باشد. در حالي كه براي جاده هاي اختصاصي بايستي اين محدوديت به اعداد بالاتري ارتقا يابد. به عنوان نمونه در آينده اي نزديك شركت گل گهر مجبور به استفاده از سنگ هماتيتي در خطوط خود خواهد بود و با توجه به اينكه معادن هماتيتي كشور اكثرا در مسير سيرجان تا بندرعباس واقع شده اند و از سوي ديگر جاده گل گهر تا حاجي آباد در حال احداث مي باشد، بايستي با تقويت پل ها و موافقت وزارت راه ، ظرفيت حمل كاميوني اين جاده از 44 تن به 70 تن ارتقا يابد كه اين امر هم منجر به كاهش هزينه حمل و هم منجر به ترغيب رانندگان بمنظور حمل جاده اي سنگ آهن خواهد گرديد. در حال حاضر در كشوري مانند عراق محدوديت بار وجود ندارد و مشاهده شده است كه كاميون ها تا 100 تن نيز بار حمل مي كنند.
با توجه به تغيير شرايط اقليمي جهان و اتفاقات رخ داده اخير (آتش سوزي جنگل هاي استراليا ، وقوع سيل در ايران و استراليا و ...) لزوم اولويت دهی به توسعه پايدار و حفظ محيط زيست بيشتر از تامين مواد اوليه مي باشد چرا كه در صورت آسيب صنايع زنجيره فولاد به محيط زيست و تحميل هزينه هاي هنگفت ناشي از آلودگي محيط زيست ، تامين مواد اوليه زنجيره فولاد جايي از اعراب نخواهد داشت.
اگر حوزه اكتشافات كشوري مانند كانادا را با ايران مقايسه نمایيم ، به اين نكته پي خواهيم برد كه در امر اكتشاف به شدت عقب هستيم. كشوري مشابه كانادا تاكنون دو بار كل مساحت خود را اكتشاف نموده است و بايستي اين نكته را در نظر داشت كه مساحت كانادا شش برابر كشور ما مي باشد. هر چند آمار دقيقي از اكتشافات ايران وجود ندارد اما در خوشبينانه ترين حالت ، مسئولان امر تاكيد دارند كه تاكنون حدود 10 درصد مساحت ايران اكتشاف شده است و بيشتر اين اكتشاف ها نيز مربوط به دهه 40 مي باشد. در كشور كانادا بودجه اكتشاف چندين هزار ميليون يورو در سال مي باشد و به ازاي هر كيلومترمربع از آن حدود 6 متر حفاري صورت گرفته است در حالي كه در ايران حدود يك متر با مساحت يك ششم كانادا مي باشد. در کشور ما آنچه که در طول تاریخ اکتشافات رخ داده، 5 تا 6 میلیون متر حفاری برای رسیدن به ذخایر معدنی بوده است اما در کشورهای پیشرفته معدنی همچون کانادا و استرالیا هر ساله 6 میلیون متر حفاری انجام مي شود و از این مقایسه ساده میتوان متوجه شد که ایران دارای معادن نهفته بیشماری است که باید برای کشف و استخراج آن اقدام جدی صورت گیرد. در کشورهای پیشرفته معدنی همچون استرالیا، نه تنها کل کشور چندین بار از جهت اکتشاف معادن جدید بررسی شده بلکه مناطق معدنی قدیم نیز هر چند سال یکبار با روشهای جدید اکتشافی بررسی شده و ذخایر جدیدی کشف میشود. کشف پتانسیل های جدید معدنی نیاز به سرمایهگذاریهای بزرگی دارد و بدون شک با بودجه اندک دولتی و شرايط تحريم نمیتوان به این مهم دست یافت و در این راه نیاز به جذب سرمایههای خارجی داریم. کشور شیلی را مي توان به عنوان یک نمونه موفق در حوزه استفاده از معادن نام برد كه توانست با فراهم آوردن شرایط مناسب و جذب سرمایههای خارجی معادن مس خود را شناسایی کرده و اکنون تامین کننده اول کانی مس در دنیا است.
در صورتی که سرمایهگذاران خارجی امنیت و ضمانت سرمایه خود در ایران را حس کنند، به حوزه معادن ورود خواهند کرد زیرا ایران علاوه بر ویژگی غنی بودن معادن، دارای امنیت بوده و از آنجایی که ایران کشوری خشک و نیمه خشک است، رخ نِمون معدنی خوبی دارد به این معنا که پوشش گیاهی کم باعث شده تا به راحتی پتانسیل های معدنی قابليت کشف و بهرهبرداری داشته باشند.
اقدامات و برنامه های گل گهر
در پايان ذكر اين نكته حائز اهميت است كه شركت معدني و صنعتي گل گهر تحت سياست هاي هيئت مديره خود و به عنوان بزرگترين توليد كننده مواد اوليه فولادي كشور ، مجموعه اقدامات فوق را در برنامه خود قرار داده است و تعدادي از اين برنامه ها شامل احداث راه آهن سيرجان-كرمان ، در حال متصل نمودن كليه كارخانجات منطقه خود به خط ريل بافق – بندرعباس، تجهيز ناوگان ريلي و جاده اي خود با تاسيس شركت گهرترابر ، انجام اكتشافات به صورت مستقل و همين طور در قالب كنسرسيوم ها و سياست هاي ايميدرو ، حمايت از شركت هاي دانش بنيان، افزايش بهره وري و جلوگيري از هدررفت منابع ، احداث كمربند سبز به منظور حفظ محيط زيست ، مشاركت در طرح كارخانه ده ميليون تني فولاد چابهار و طرح اسكله سواحل مكران با قابليت پهلوگيري كشتي هاي 500 هزارتني در قالب كنسرسيوم گل گهر-مباركه-چادرملو ، خريد معدن در استراليا و ... مي باشد.
اخلاق رسانه ای : استفاده از مطالب با ذکر منبع "چیلان آنلاین" مجاز است .