شرکت های بزرگ تولیدی در زمینه فولاد دارای زنجیره تامین وسیعی در بخش تامین یا ساخت کالاها و خدمات می باشند. تعداد اقلام تامینی آنها در زمینه مواد اولیه، مواد مصرفی و قطعات بسیار زیاد می باشد. مواد اولیه با توجه به تیراژ محصولات نهایی سفارش می گیرند و در واقع تشکیل دهنده اجزا محصول می باشند؛ مواد مصرفی در فرایند تولید مورد استفاده قرار می گیرند و در انتها از فرایند با توجه به چرخه عمر خود خارج می شوند. قطعات یدکی هم که اجزاء تشکیل دهنده ماشین آلات می باشند، وابسته به عمر تجهیزات و شرایط محیطی تجهیزات می باشند. هر کدام از مواد ذکر شده در بالا دارای الگوی تقاضای منحصر به فرد خود می باشد و قطعا سیستم بهینه سازی سطح موجودی و شرایط تامین آنها هم متفاوت است. با درنظر گرفتن این مسائل و شرایط تحریمی، همیشه نگرانی از تامین به موقع، باکیفیت و پایدار برای اینگونه سازمان ها بزرگ وجود دارد. لذا در شرایط تحریم و بسته شدن کانال های توزیع خارجی، رویکرد بومی سازی به عنوان راهکار در کشور فراگیر گردید و قطعا یکی از  دغدغه های سازمان ها برای استفاده از کالاهای بومی سازی شده کیفیت عملکردی و تکنولوژیک آن نسبت به مشابه خارجی در زمان استفاده می باشد. تامین کنندها علاوه بر برآورده کردن سفارش ها باید بتوانند پایداری تامین خود را در شرایط سخت هم حفظ نمایند. با توجه به مطالب و مسائل ذکر شده در بالا، طراحی یک مدل ارزیابی عملکرد که بتواند ارزیابی جامعی از عملکرد تامین کننده را مورد سنجش قرار دهد، ضروری به نظر می رسید. پروژه ارزیابی عملکرد بومی شده شرکت فولاد هرمزگان، با رویکرد حذف نقاط ضعف و استفاده از نقاط قوت مدل های مفهومی و فرایندی موجود در دنیا با شرایط محیطی سازمان، توسعه، نوآوری و بهبود داده شده است و در تدوین و طراحی از سیستم داینامیک و AHP فازی در ساختار مدل فرایندی ارزیابی عملکرد استفاده شده است به طوری که همه جوانب و معیارهای اصلی هر فرایند تامینی را پوشش می دهد. مدل مذکور برای تمام سازمان های که دغدغه اقتصادی بودن سفارش و یا زمان تامین وکیفیت کالا دریافتی در زمان استفاده را دارند، قابل اجرا می باشد، حتی سازمان های که در پی سنجش پایداری تامین کنندگان خود می باشند. نوآوری مدل به بازه ای بودن و پویایی آن می باشد و عملکرد تامین کننده را در تامین یا ساخت یک کد کالا به تنهای و حتی چندین کد کالا به صورت تجمعی از زمان سفارش تا استفاده کالا توسط بهره بردار خواهد سنجید و همچنین پایداری تامین را می تواند در قالب یک مدل  فرایندی اندازه بگیرد تا جایی که براساس آن تخصیص معاملات هم انجام گیرد. قطعا اطلاع از عملکرد گذشته تامین کنندگان در سه حوزه قیمت، کیفیت و زمان می تواند چشم انداز بهتری را برای واحدهای خرید، دفاتر فنی تولید و واحدهای بومی سازی در برنامه ریزی آینده و انجام معاملات بعدی داشته باشد. از جمله نتایج مهم ارزیابی عملکرد، داشتن لیست قابل اتکا از تامین کنندگانی می باشد که در برآورده ساختن سفارش ها توانسته اند عملکرد خوبی از خود نشان دهند و همچنین شناسایی تامین کنندگانی که عملکرد ضعیفی داشته اند که این مساله در بومی سازی و سنجش کیفیت کالاهای ساخته شده در هنگام استفاده بسیار حائز اهمیت است. لذا پس از اجرای این مدل دیگر با علم و آگاهی از عملکرد تامین کنندگان فرایند تخصیص یا تعلیق صورت خواهد گرفت. این رویکرد علاوه بر غربالگری تامین کنندگان خوب و حفظ و ارتقا شرایط آنها، می تواند زمینه ای برای ارتقای تامین کنندگان ضعیف تر فراهم سازد و نتایج این امر تامین اقتصادی، با کیفیت و به موقع و افزایش بهره وری برای فولاد هرمزگان خواهد بود. در ذیل به مدل مفهومی تدوین شده در شرکت فولاد هرمزگان اشاره می گردد.