شکل1- مقایسه میزان تولید فولاد با استفاده از روش احیای مستقیم در جهان
جدول1- میزان تولید فولاد خام و سهم روشهای تولید در کشورهای منطقه(میلیون تن)
ظرفیت تولید و صادرات فولاد سبز در منطقه MENA بر اساس برنامههای آژانس بین المللی انرژی (IEA) در سال 2050 تولید فولاد جهان با استفاده از هیدروژن باید به 39 درصد افزایش یابد. در حال حاضر حدود 5 درصد فولاد جهان با استفاده از روش DRI-EAF تولید میشوند که این بیانگر آینده روشن استفاده از این تکنولوژی است؛ بالاخص در منطقه MENA که مزیت گاز را دارند. بر مبنای گزارش IEA میزان تولید CO2 در روش BF-BOF 2/2 تن به ازای هر تن تولید فولاد می باشد در حالیکه در روش DRI-EAF به 4/1 تن به ازای هر تن فولاد تقلیل مییابد. دلیل این موضوع هم وجود مولکول هیدروژن در گاز طبیعی است که در فرایند احیا استفاده می شود. طبق توافقات انجام شده شرکتهای خودرو ساز ولوو، مرسدس، بی ام و ، ژنرال موتور و فولکس واگن تا سال 2030 از تولید کنندگان فولاد سبز ورق های مورد نیاز خود را خریداری خواهند کرد. در حالی است که از سال 2026 وارد کنندگان فولاد در اروپا ملزم به خرید از تولید کنندگانی هستند که لایسنس CBAM را دارا میباشند. اتحادیه اروپا قوانینی را تصویب کرده است که واردکنندگان فولاد به اروپا ملزم به ارایه گزارش میزان تولید CO2 (به طور مستقیم و غیرمستقیم ) را در فرایند تولید فولاد هستند. از آنجاییکه روش احیای مستقیم میزان تولید CO2 کمتری دارد لذا زمینه صادرات از این منطقه بیشتر فراهم می باشد این موضوع زمانی اجرایی میشود که سرمایه گذاریهای لازم جهت استفاده ار H2 در فرایند تولید فولاد انجام پذیرد. پتانسیل تولید هیدروژن در منطقه MENA با استفاده از انرژه های تجدید پذیر طی 10 سال گذشته هزینه تولید برق از خورشید کاهش 85 درصدی داشته و ازkwh/U$ 381/0 در سال 2010 به kwh/U$ 057/0 در سال 2020 کاهش یافته است. استفاده از انرژی های تجدیدپذیر در تولید برق علیرغم اینکه منطقه MENA ظرفیت بالایی برای تولید برق از انرژی خورشید را دارد ولی سهم این انرژی در تولیدات فولاد بسیار کم است. بر اساس گزارش بانک جهانی منطقه MENA بیشترین ظرفیت تولید برق با استفاده از انرژی خورشیدی را دارد. (شکل-2)شکل2- مقایسه پتانسیل تولید برق از منابع خورشیدی
به طور تقریبی هزینه سرمایه گذاری تولید انرژی الکتریکی از خورشید در سال 2020 در قطر به kwh/U$ 0157 /0، در امارات kwh/U$ 0135/0 و در عربستان kwh/U$ 0150/0 کاهش یافته است. آژانس بین المللی انرژی های تجدید پذیر (IRENA) پیشبینی کرده است که این عدد در منطقه خاورمیانه می تواند تا kwh/U$ 01/0 کاهش یابد. از طرفی طبق پیش بینی ها طی 5 سال (2026-2021) ظرفیت تولید انرژی الکتریکی از خورشید در این منطقه از GW 15 به Gw32 افزایش خواهد یافت. شکل 3 وضعیت تولید انرژی در منطقه MENA در سال 2050 را نشان می دهد طبق این مطالعات GW 334 انرژِی خورشیدی و GW 83 انرژِی بادی در سال 2050 در این منطقه اضافه خواهد شد که سهم انرژی بادی از 1 درصد به 9 درصد و انرژی خورشیدی از 2 درصد به 24 درصد افزایش خواهد یافت.شکل 3- وضعیت تولید انرژی در منطقه MENA تا سال 2050
از بین تمام منابع انرژی پایدار هیدروژن بالاترین پتانسیل را در بخش های تولید حرارت، حمل و نقل، تولید انرژی و صنعت را دارد. با توجه به توسعه انتقال انرژی به سمت انرژیهای نو، تولید هیدروژن بهعنوان یکی از مهمترین سرمایهگذاریها در بخش انرژی می باشد. IEA پیش بینی کرده است که در سال 2030 ظرفیتهای نصب شده الکترولایزر به GW 54 خواهد رسید و این عدد درخاورمیانه به GW 3 خواهد رسید. (شکل 4)شکل 4- ظرفیت های الکترولایزرها تا سال 2030 براساس پلنت های نصب شده و برنامه ریزی شده
ظرفیت صادرات هیدروژن در منطقه MENA با توجه به مصرف کم داخلی بسیار بالاتر نسبت به سایر مناطق میباشد. طبق پیش بینی ها تا سال 2050 عربستان و مراکش به عنوان اصلی ترین تولید کنندگان هیدروژن در منطقه می باشند. در حال حاضر سرمایه گذاریهای متعددی در منطقه خاورمیانه برای تولید هیدروژن انجام شده است. در سال 2026 عربستان صعودی برنامه بهره برداری از اولین پلنت تولید هیدروژن با ظرفیت 650 تن در روز با سرمایه گذاری بالغ بر 5 میلیارد دلار را دارد که در نوع خود یکی از بزرگترین ها در دنیا می باشد. انرژی این پلنت از نیروگاههای خورشیدی و بادی با ظرفیت 4GW تولید می شود. در عین حال این کشور با هدف اینکه بزرگترین تولید کننده هیدروژن تا سال 2050 در دنیا شود سرمایه گذاری بالغ بر 10 میلیارد دلاری برای تولید هیدروژن آبی (Blue Hydrogen) از مخازن گازی را انجام داده است. در آگوست 2021 توافقنامه ای در امارات با حضور سرمایه گذاران بین المللی برای احداث اولین کارخانه فولاد سبز امضا شده است. اولین سرمایه گذاری در بخش تولید هیدروژن در کشور مصر توسط Fortescue با احداث نیروگاه بادی و خورشیدی با ظرفیت 9.2 GW آغاز شده است. علاوه بر اینها سرمایه گذاریهای دیگری از طریق کنسرسیومهای مختلفی از کشورهای هنگ کنگ و امارت، شرکتهای نفت و گاز عمان و کویت با سرمایه گذاریهای بیش از 30 میلیارد دلار در حال انجام می باشد. چرا فولاد سبزدر کانون توجه قرار دارد؟ دسترسی به منابع انرژی خورشیدی ارزان و زمین منطقه MENA را به یکی از مهمترین پتانسیلها برای توسعه صنعت هیدروژن در آینده تبدیل کرده است. برآوردها نشان می دهد برای تولید Mt 4 فولاد سبز حداقل GW3/1 – 2/1 برق برای واحد الکترولایزر جهت تولید هیدروژن مورد نیاز می باشد. در جدول 2 مقایسه بین دو منطقه یکی در اروپا و دیگری در شمال آفریقا را جهت تغییر تکنولوژی از تولید فولاد بر اساس روشهای معمولی به تولید فولاد بر اساس H2DRI-EAF نشان می دهد. براساس این محاسبات تونس با توجه به دسترسی به منابع انرژی ارزان تجدیدپذیر 31 درصد ظرفیت کمتر انرژی خورشید نسبت به رومانی نیاز دارد که این باعث کاهش هزینه های سرمایه گذاری در این منطقه می شود. جدول2- مقایسه هزینههای تولید در کشورهای تونس و رومانی و نمایش اثر موقعیت جغرافیایی در کاهش هزینهها هزینههای تولید هیدروژن هزینه تولید هیدروژن بهعنوان یکی از گلوگاهها در تولید فولاد سبز میباشد. با این حال، در حال حاضر هزینه تولید هیدروژن (green hydrogen) از روش الکترولیز پایین تر از تولید blue Hydrogen در منطقه خاورمیانه میباشد. در ژولای 2022 هزینه الکترولیز آلکالی (alkaline electrolysis) در قطر U$/kg 59/2، درعربستان سعودی U$/kg 2/3 در عمان U$/kg 55/3 و در امارات U$/kg 14/5 بوده است. این هزینه برای تولید هیدروژن با روش الکترولیز (PEM) Polymer Electrolyte Membrane حدود U$/kg 1 بالاتر از تکنولوژی آلکالی میباشد. این درحالیاست که هزینه تولید blue Hydrogen که با استفاده از تکنولوژی های SMR و CCR تولید می شود U$/kg 7 درخاورمیانه میباشد.شکل5- حدود برآورد هزینه تولید هیدروژن در جهان با توجه به دسترسی به انرژیهای خورشیدی و روشهای تولید هیدروژن
طبق پیشبینی Bloomberg NEF در سال 2050 با رسیدن قیمت تولید ا هیدروژن به زیر us/kg 5/1 استفاده از تکنولوژی H2DRI-EAF کاملاً رقابت پذیر خواهد بود.شکل6- پیش بینی قیمت تولید هیدروژن 2050 و اثر آن بر قیمت تولید فولاد
از طرف دیگر در منطقه MENA بهدلیل وجود زیر ساختهای لازم جهت انتقال گاز، هزینههای انتقال و جابجای هیدروژن نیز کاهش مییابد و این نیز خود باعث کاهش هزینه های جابجایی میشود. چالشهای پیشرو در منطقه MENA برای تولید فولاد سبز در منطقه MENA حجم بالایی از گندله با استفاده از ذخایر معدنی موجود در کشورها تولید می شود. در این منطقه ایران به عنوان یکی از بزرگترین تولید کنندگان گندله میباشد. از جمله دیگر تولیدکنندگان اصلی گندله در این منطقه کشورهای بحرین و عمان میباشند. با توجه به ذخایر گازی ارزان در این منطقه شرکتهای بزرگ معدنی سرمایه گذاریهای کلانی در بخش تولید گندله و آهن اسفنجی در این منطقه انجام داده اند. از جمله این سرمایه گذاریها میتوان به سرمایهگذاری شرکت واله برزیل بهعنوان یکی از بزرگترین تولید کنندگان سنگ آهن و گندله درجهان، در عمان نام برد که در سال 2021، MT 2/8 گندله تولید کرده است. اما نکتهای که حائز اهمیت است دسترسی به ذخایر معدنی مناسب برای تأمین خوراک پایدار برای این واحد های تولیدی در منطقه میباشد. برای دستیابی به اهداف سال 2050 تامین گندله مورد نیاز به عنوان یکی از چالش های اساسی میباشد زیرا ذخایر معدنی به لحاظ عیاری رو به کاهش بوده و تامین خوراک با عیار مناسب یک مساله جدی است. حمایت دولت از پیوستن به توافقات بین المللی برخی از کشورهای منطقه به موافقتنامه پاریس ملحق شده اند. عربستان سعودی یکی از این کشورهاست که برنامه حذف CO2 در سال 2060 دارد. امارات متحده عربی که میزبان همایش COP28 در سال 2023 می باشد اولین کشور در خاور میانه می باشد که برنامه کاهش تا 2050 را دارد و برنامه کاهش 5/23 درصدی تا پایان این دهه را دنبال می کند. عمان نیز تا 2050 و بحرین تا 2060 برنامه های حذف دی اکسید کربن را هدفگذاری کرده اند. ایران بهعنوان بزرگترین تولید کننده آهن براساس تکنولوژی احیای مستقیم تا کنون به موافقتنامه پاریس ملحق نشده است. یکی از مهمترین چالشها در منطقه MENA در بخش دولتها پشتیبانی و حمایت دولت ها می باشد. دولتها ترجیح میدهند با استفاده از اعتبارات و تسهیلات بین المللی نسبت به اجرای طرح های فوق اقدام نمایند که این موضوع باعث کاهش سرعت سرمایه گذاریها می شود. برای دستیابی یک میلیون تن فولاد سبز بر مبنای تکنو لوژی H2DRI -EAF مزرعه خورشیدی با ظرفیت GW1 سالیانه مورد نیاز است. همچنین برای تولید GW1 بیش از 8000-6000 هکتار زمین نیاز است. تأمین آب علاوه بر مسایل تکنیکی برای استفاده از هیدروژن برای استفاده در DRI در مقیاسهای بزرگ، مساله تامین گندله در آینده، سرمایه گذاری و توسعه نیروگاههای خورشیدی و تجدید پذیر و مساله مهم تر در منطقه MENA کمبود آب است. 12 کشور از 17 کشور منطقه MENA با کمبود جدی آب مواجه هستند. برای تولید یک کیلو گرم هیدروژن سبز از طریق انرژی خورشیدی kg32 و از طریق باد Kg 22 آب نیاز است. شکل 7 مقایسه میزان مصرف آب در تولید هیدروژن با استفاده از منابع انرژی مختلف را نشان میدهد.شکل7- مقایسه میزان مصرف آب در تولید هیدروژن با استفاده از منابع انرژی مختلف
به رغم مشکلات تصاعدی مصرف آب در الکترولیزها، ولی همچنان مصرف آب در الکترولیزرها به مراتب پایینتر از سایر بخش ها میباشد. در سال 2050مصرف آب در صنایع کشاورزی، صنعتی 768/769/2 و در مصرف شهری 464 میلیارد متر مکعب می باشد در حالیکه مصرف آب برای الکترولیز 25 میلیارد متر مکعب می باشد با این حال با توجه به کمبود آب در منطقه MENA تامین این موضوع در MENA سخت می باشد. بیشترین حجم آب شیرین کنها در منطقه MENA است. حدود 50 درصد از آب شیرین کن های دنیا در این منطقه واقع شده است. آژانس انرژی (IEA) استفاده از آب شیرین کن برای تولید آب U$/kg 02/0 – 01/0 هزینه تولید هیدروژن را افزایش میدهد که این عدد بسیار ناچیز است. این افزایش هزینه در گزارش دیگری توسط IRENA حدود U$/kg 05/0 محاسبه شده است. تولید فولاد سبز تنها یک راهکار ندارد بدیهی است تنها یک راه حل برای تولید فولاد سبز وجود ندارد بلکه هر کشوری متناسب با ظرفیت های خود میتواند راه حل خود را جهت حذف دی اکسید کربن داشته باشد. به رغم اینکه منطقه MENA پتانسیل تولید هیدروژن را دارد و می تواند به عنوان اولین کشورها در تولید فولاد سبز باشد ، اما کشورهای توسعه یافته پیشران در تولید فولاد سبز می باشند. منطقه MENA ظرفیت تولید هیدروژن برای مصرف داخلی و همچنین صادرات آن را نیز دارد. مسأله تولید برق از محل انرژیهای تجدید پذیر چالشی در منطقه MENA نیست اما در برخی از کشورهای منا این ظرفیت وجود ندارد. منطقه MENA می تواند30 درصد از ظرفیت گاز طبیعی در تولید فولاد را با هیدروژن بدون اصلاحات اساسی در فرآیند تولید بکار گیرد و در فاز بعدی این رقم را به 100 درصد ارتقا بخشد. اگرچه مسأله تأمین خوراک سنگ آهن مناسب نه تنها در منطقه MENA بلکه در کل دنیا بهعنوان یک مسأله جدی مطرح است . در نهایت باید این نکته توجه شود که برای تولیدMT1 فولاد سبز نیاز به حداقل GW 1 انرژی تجدیدپذیر 6000-8000 هکتار زمین است.