به گزارش چیلان؛ پس از نشست های متوالی سران اتحادیه اروپا جهت مذاکره با سران چین در خصوص کاهش ظرفیت فولاد که به نقطه ثقل اخبار اقتصادی دنیا تبدیل شده، حال خبر می رسد که چین خود تعرفه گمرک واردات فولاد را برای اتحادیه اروپا، ژاپن و کره جنوبی در نظر گرفته است. وزارت بازرگانی چین در وبسایت خود اعلام کرده که اقلامی که در مبدل برق و موتورهای الکتریکی استفاده میشوند شامل 37 الی 46.3 درصد تعرفه گمرکی ضد دامپینگ خواهند بود. حرکتی که به عقیده کارشناسان نوعی رفتار استراتژیک است تا رفتار اقتصادی.
اما موضوع راجع فقط چین به عنوان یک غول بزرگ صنعتی نیست بلکه حتی کشورهایی چنان که میتوان چنین حرکاتی را حتی در کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس علیه صنعت فولاد ایران نیز مشاهده کرد یا حتی وضع تعرفه آنتیدامپینگ اروپا علیه ورق فولادی برزیلی.
همه این ها نشان از افزایش حساسیت ها بر صنعت فولاد در سرتاسر دنیا دارد. این احساس که در صنعت فولاد جهان جبهه گیری های بلوکی در حال افزایش است، برجسته شده است و برخی تحلیلگران را به این اندیشه وا داشته که آیا یک جنگ جهانی فولادی در حال رخ دادن است؟
مفهوم جنگ جهانی یادآور تاریخی است که دو دسته از کشورهای مختلف به نامهای متّحدین و متّفقین به وجود آمدند. گستردهترین جنگ جهان که در آن بیش از ۱۰۰ میلیون نفر جنگیدند و در طول این جنگ کشورهای مختلف تمام توان اقتصادی و علمی خود را بر آن متمرکز کردند.
با رجوع به گذشته تاریخ اجتماعی-سیاسی ایران می توان به رفتار حاکمان آن زمان ایران پی برد. یک مدل رفتاری معقول و منطقی از سران و حاکمان آن زمان ایران یعنی اعلام بی طرفی. جنگ جهانی اول در دوره قاجاریه و حکومت احمدشاه قاجار که علیرغم اعلام بیطرفی دولت ایران نیروهای متخاصم از جنوب و شمال وارد ایران شدند و ارتش روسیه تزاری توانست با کمترین تلفات و مقاومت تا دروازههای تهران پیشروی کند.
همچنین در جنگ جهانی دوم بازهم ایران بیطرفی خود را اعلام کرد، اما به دلیل گستردگی مرز ایران با اتحاد جماهیر شوروی و درگیری با آلمان این بیطرفی ناپایدار بود و ارتش متفقین به بهانه حضور جاسوسان آلمانی در ایران این کشور را اشغال کرد. در هر دو جنگ دولت ایران با وجود اعلام بی طرفی؛ از حوادث و ترکش های جنگ بزرگ مصون نماند و تا مدتها از آسیب های این دو جنگ در عذاب بود.
در عصر کنونی که فولاد جزو صنایع استراتژیک کشورهاست و تولید و مصرف فولاد یکی از شاخص های اصلی توسعه یافتگی کشورها و جوامع بشمار میآید؛
مقایسه این دو جنگ با وضعیت کنونی صنعت فولاد از منظر نگارنده منجر به این پرسش شده است که در وضعیت تنشزای کنونی رفتار مسئولین دولتی- صنعتی ایران و فولادسازان داخلی چگونه باید باشد؟ و آیا وضع تعرفه های 5 درصدی جوابگوی ایران در این جنگ تعرفه ای هست؟
تهیه و تنظیم: پیمان مرادی