هدف از اجراي كنفرانس متال اكسپرت
با توجه به ركود در بازار داخلي و عدم حصول بهبود مورد انتظار بعد از رفع تحريم ها در اين بازار، توليد كنندگان ايراني تحت فشار هستند و به جستجوي يافتن مقاصد ديگري براي عرضه محصولات خود می باشند. به علاوه از كنفرانس قبلي متال اكسپرت در استانبول تاكنون، شرايط در بازارهاي صادراتي ايران به شدت تغيير يافته و البته فرصت ها و تهديدهاي جديدي براي فولادسازان ايراني نمايان شده است. بنابراين قصد داشتيم پتانسيل هاي صادراتي توليدكنندگان ايراني، هزينه هاي توليد آنها در مقايسه با ديگر رقبا در منطقه خاورميانه و شمال آفريقا و نقش توليدكنندگان ايراني در بازارهاي كليدي را در اين كنفرانس بررسي كنيم.
چه مباحثی در این کنفرانس فولادی مطرح شد؟
ابتدا مباحث را با تخمين كل صادرات ايران در طول 2 تا 3 سال گذشته و تغييراتي كه در اين بخش اتفاق افتاده شروع كرديم. از نظر من اين روزها توجه بيشتر و بيشتر بر مشتريان و رقباي اصلي براي توليدكنندگان ايراني حائز اهميت است. بعد از آن به بررسي شرايط در عمده بازارهاي فروش محصولات ايران در خاورميانه پرداختيم و اينكه محصولات نيمه تمام همچنان نويد بخش ترين قسمت براي صادرات ايران است و اين محصولات بخش مهمي از تجارت محصولات طويل را هم شامل مي شوند و نه تنها براي نوردسازان بلكه براي بقيه توليدكنندگان فولاد در اين منطقه حياتي است. بررسي رقابت توليدكنندگان ايراني با ديگر رقبا در اين منطقه و يافتن ديگر بازارهاي فروش هم نقش مهمي در كنفرانس دبي داشت.
تحليل متال اكسپرت از شرايط صادراتی فولاد ایران
بعد از برداشته شدن تحريم هاي طولاني بر ضد ايران همه انتظار رونق اقتصادي و بهبود شرايط بازار داخلي را داشتند. باوجود چند تغيير مثبت در اقتصاد ايران و البته بخش هاي فولادي اين كشور، همچنان برخي موانع مانند مسائل بانكي، كاهش سطح موجودي و سرمايه گذاري بر سر جاي خود هست كه توسعه اقتصادي بيشتر را محدود كرده است و در نتيجه توليد داخلي فولاد و مصرف آن افزايش چشمگيري نداشته است. در چنين شرايطي افزايش سهم صادرات تنها در صورتي براي فولادسازان ايراني امكان پذير است كه مدام در حال تحول و حركت باشند و البته همان طور كه ما مي بينيم آنها در اين زمينه موفق بوده اند. براساس آمار ايميدرو ايران در سال 1394 بيشترين سطح صادرات را ثبت كرده كه تقريباً نسبت به سال قبل از آن دو برابر شده است؛ يعني حدود 8 . 3 ميليون تن كه برابر با 1 . 4 ميليون تن فولاد خام است. در سال جاري خورشيدي ايران قصد دارد صادرات فولاد خود را 33 درصد معادل 5.5 ميليون تن افزايش دهد كه برابر با 6 ميليون تن فولاد خام خواهد بود.
پررنگ ترين نقش در توسعه صادرات فولاد ايران را فولادسازان بزرگ مانند فولاد مباركه، فولاد خوزستان و ذوب آهن اصفهان داشته اند البته تغييرات وقتي بيشتر حس شد كه اسامي صادركنندگان ديگري چون فولاد خراسان، فولاد اكسين خوزستان، فولاد كاوه جنوب و ديگر شركت هایي كه سعي داشتند جايگاه خود را در صادرات تثبيت كنند بر سر زبان ها افتاد اما اين شركت ها سهم چشمگيري در صادرات ندارند و يك واقعيت انكار ناپذير اين است كه كارخانه هاي دولتي همچنان در صادرات موفق تر از كارخانه هاي بخش خصوصي هستند.
آینده بازارهای صادراتی برای محصولات فولادی ایران
اگرچه توليدكنندگان ايراني صادرات خود را افزايش داده اند اما بيلت بيشتر مورد توجه آنها بوده است. صادرات محصولات تخت هم در وضع خوبي است اما با شروع بررسي هاي اتحاديه اروپا براي دامپينگ ورق گرم ايران به اين قاره كمي وضعيت نامشخص شده است. در سال 1394 فولاد مباركه 65 درصد از 1ميليون و 79 هزار تن صادرات خود را روانه اروپا كرده است. براساس آمار يوروفر در سال 2015 فولاد مباركه 1ميليون تن ورق گرم به اروپا ارسال داشته است. به نظر من فولاد مباركه فرصت دارد با كاهش صادرات خود به اروپا صادرات به بازارهاي سنتي خود در خاورميانه و خاور دور را از سر گيرد و به توليد محصولات جديدي چون بيلت و بلوم روي آورد و طبق گزارش هاي رسيده از اين كارخانه آنها توليد اين محصولات آغاز كرده اند.
اين يك واقعيت است كه مصرف محصولات طويل در خاورميانه و شمال آفريقا در حال رشد مي باشد و تخمين زده مي شود حجم مورد تقاضاي بازار در سال 2016 به 70 ميليون تن برسد كه بيشتر از حجم از 68 ميليون تن در سال 2015 و 65 ميليون تن در سال 2014 است. متال اكسپرت پيش بيني كرده مصرف محصولات طويل در اين منطقه در سال 2017 به حدود 71 ميليون تن برسد. اما نرخ رشد مصرف محصولات طويل در اين منطقه بسيار آرام است. از دلايل اين روند آرام رشد مصرف مي توان به وجود چندين درگيري در خاورميانه، سقوط قيمت نفت و راكد ماندن پروژه هاي سرمايه گذاري در ايران و مصر اشاره نمود.
چندين مركز براي مصرف محصولات طويل در خاورميانه و شمال آفريقا وجود دارد كه هركدام به نحوي راكد است و فاكتورهاي تأثير گذار خاص خودش را دارد. كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس با مصرف 18 ميليون و 4 هزار تن در رتبه نخست و تركيه با مصرف 18 ميليون تن در رتبه دوم قرار دارد. مصر با 10 ميليون تن و ايران با 9 ميليون تن مصرف در رده هاي سوم تا چهارم هستند.
پيش بيني متال اكسپرت از بازار فولاد آفريقا و خاورمیانه
طبق پيش بيني متال اكسپرت تا پايان سال 2017 مصرف محصولات طويل در خاورميانه 5 درصد افزايش خواهد يافت و همچنان كه عنوان شد كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس و تركيه اصلي ترين مصرف كنندگان اين منطقه و ايران و مصر بعد از آنها قرار دارند. كاهش قيمت نفت دولت ها را براي هزينه كردن در كشورهاي حاشيه خليح فارس محدود كرده و در حال حاضر اين فاكتور يكي از قوي ترين عوامل موثر بر كاهش رشد مصرف در خاورميانه است. بي ثباتي هاي سياسي هم ديگر عامل تأثير گذار در كاهش نرخ مصرف در تركيه عنوان شده است. در سال 2015 مصرف داخلي بيش از يك و نيم ميليون تن افزايش يافت و تا پايان سال 2017 پيش بيني شده به 800 هزار تن برسد. ايران و مصر هم هركدام افزايش رشد 3 تا 5 درصد را تجربه خواهند كرد كه با توجه به پتانسيل هاي عظيم اين دو كشور رقم بالائي نيست. مصر مشكلاتي چون افت ارزش پوند و كمبود گاز را در مقابل خود دارد و ايران با مشكل برطرف شدن بسيار آرام تحريم ها روبه رو است كه سرمايه گذاري در اين كشور را محدود مي كند.
مقايسه بين نرخ رشد مصرف محصولات طويل و شمش در خاورميانه و شمال آفريقا نشان مي دهد نرخ رشد مصرف محصولات طويل 4 درصد و نرخ رشد مصرف شمش 31 درصد بوده است. به علاوه به دليل افزايش قيمت قراضه در سال 2015 رشد مصرف شمش در اين منطقه به اوج رسيده در نتيجه نوردسازي در مقايسه با فولادسازي جذاب تر بوده است.
سهم بيلت در معاملات خاورميانه و شمال آفريقا در سال 2014 در حدود 21 درصد و در سال 2015 حدود 29 درصد بوده و پيش بيني شده در سال جاري در 30 درصد ثابت باقي بماند. مقدار افزايش ناچيز رشد مصرف بيلت به رشد مصرف ديگر محصولات طويل بر مي گردد. از عمده دلائل منفي موثر بر اين بازار شرايط نامساعد در ماه هاي مارس تا آوريل و ژوئن تا جولاي بود. عرضه كنندگان بيلت در بهار در شرايط بدي قرار داشتند يعني زماني كه قيمت هاي شمش چين افزايش يافت و مصرف قراضه اقتصادي تر شد در ماه هاي ژوئن تا جولاي فروشندگان روس هم به دليل سود بالاي فروش در بازار داخلي حاضر به صادرات نبودند. نگاهي به ساختار فعلي عرضه بيلت در خاورميانه و شمال آفريقا نشان مي دهد كشورهايCIS با كاهشي 50 درصدي بيشترين سطح كاهش صادرات به اين منطقه را در سال 2015 داشته اند.
براساس ارزيابي هاي متال اكسپرت چين 27 درصد، عرضه كنندگان داخلي اين منطقه 13 درصد و ايران تنها 6 درصد بيلت مورد نياز اين منطقه را تأمين مي كند. تركيه و مصر در اين منطقه بيشترين واردات بيلت را داشته اند. كارخانه هاي كشورهاي حاشيه خليج فارس هم در سال قبل فعال بوده اند اما در سال جاري شرايط تغيير كرده و به عنوان مثال كارخانه جيندال عمان قصد توليد ميلگرد را دارد و اين يك شانس براي توليدكنندگان ايراني است تا جايگاه خود در اين منطقه را تقويت كنند. به علاوه فروشندگان ايراني بايد نگاهي ويژه به مصر و تركيه داشته باشند در حاليكه سهم ايراني ها از اين دو بازار صفر است با وجودي كه از مزيت رقابتي مدت زمان تحويل و هزينه هاي توليد برخوردارند.
نتايج نهایي اين كنفرانس و تحلیل بازار فولاد
تقاضا براي بيلت در منطقه خاورميانه و شمال آفريقا هم چنان بالا است اما از كشوري به كشور ديگر متفاوت است. مصرف بيلت اين منطقه در سال 2016 حدود 1 ميليون تن رشد خواهد داشت. تركيه و كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس هم چنان از اصلي ترين مصرف كنندگان شمش در اين منطقه هستند اما مصر هم پتانسيل مصرف بالایي دارد. سياست هاي قيمت گذاري نامناسب چين جا را براي ديگر عرضه كنندگان بيلت در اين منطقه باز كرده است چون چيني ها يه هيچ عنوان به دنبال استراتژي هاي صادرات ارزان قيمت نيستند. توليدكنندگان ايران به علت هزينه هاي توليد مناسب داراي مزيت رقابتي بالایي در بازارهاي سنتي خود در اين منطقه و البته بازارهاي جديد هستند.