ماهنانه آیندهنگر به نقل از بیجینگ ریویو، در کشوری مانند چین که سرعت ساخت و ساز و پروژههای عمرانی به شکل عجیبی بالا است، معضلات در حوزه آهن و فولاد اهمیت زیادی پیدا میکند. ما گواجیانگ رئيس انجمن آهن و فولاد چین و رئيس گروه ویسکو در این خصوص به وبسایت چینی پیپلز دیلی گفته مازاد تولید در این صنعت بر کسی پوشیده نیست. به اعتقاد او، «مازاد تولید درواقع نتیجه رشد سریعی است که اقتصادهای جهانی و داخلی در سالهای اخیر تجربهاش کردهاند. در دوران اوج رشد اقتصادی، این صنعت باید سعی میکرد از تقاضای فزاینده برای مواد خام مثل آهن و فولاد عقب نماند. این مسئله باعث شد که ظرفیت تولید بهشدت بالا برود.» برنامه فعلی در چین، انجام اصلاحات اساسی است؛ اصلاحات موسوم به جانب عرضه (supply-side) که اینطور تعریف میشود: سرمایهگذاری بیشتر و کاهش موانع بر سر راه تولید به منظور تقویت رشد اقتصادی.
با به اجرا درآمدن این اصلاحات در بخش آهن و فولاد، مازاد ظرفیت تولید کاهش خواهد یافت تا عرضه با تقاضا هماهنگ شود. این اصلاحات سپس تلاش خواهد کرد ابزارهای تولید را با تقاضای فعلی و ساختار فعلی صنعت تنظیم کند.
یک صاحبنظر مهم در این حوزه، چنگ بینگجیانگ رئيس غول متالورژی چین یعنی گروه ام.سی.سی.فایو است. به اعتقاد او، صنعت آهن و فولاد چین باید قادر باشد به نیازهای اجتماع و بازار پاسخ بدهد: «شرکتهای فولاد چین هنوز قادر نشدهاند تولید خود را به مرحله بهسازی (آپگرید) بکشانند. در جریان اصلاحات جانب عرضه، ما نیاز داریم که معیارهای کاهش ظرفیت را با مسائلی مانند گسترش بازار خارجی و نیز تغییرات ساختاری ترکیب کنیم.» به اعتقاد ما گواجیانگ، شرکتهای فولاد چین باید نوآوریهایی داشته باشند تا تقاضای جدید برای فولاد خود پیدا کنند و همزمان، هزینههای تولید را نیز پایین بیاورند. چن زیکی قائممقام دپارتمان متالورژی و ساخت در شرکت مشاور مهندسی بینالمللی چین نیز تقریباً نظر مشابهی دارد. او میگوید صنعت آهن و فولاد چین نیاز دارد که محصولات خود را از سه روش اصلی، بهسازی کند:
اول آنکه فولادسازان باید به جای تکیه بر محصولات وارداتی، روی محصولات خوشکیفیت و دارای ارزش افزوده تولید خودشان متمرکز باشند. دوم اینکه آنها باید محصولاتی با عملکرد بالا تولید کنند؛ محصولاتی که قادر باشد با نیاز مداوم بهسازی در بخشهای مختلف همراه شود و با آنها همجهت باشد. نکته آخر هم اینکه آنها باید استفاده از ساختارهای بهسازیشده فولادی خود در ساخت ساختمانهای آینده را با قدرت تبلیغ کنند و نشان بدهند و سعی کنند آنها را در اذهان جا بیندازند.
به اعتقاد چن، کاهش هزینه ساخت و ساز عملاً یک مسئله همیشگی برای شرکتها است. البته کاهش قیمت آهن و فولاد بهتنهایی نمیتواند نظر شرکتها را در کاهش هزینههایشان برآورده کند اما به هر حال از دید آنها نکته مثبتی به شمار میرود. در همین حال، انتظار میرود دولت چین تدابیری را برای کاهش هزینههای تبادلی، مالیات و هزینههای مالی، قیمت برق و هزینههای لجستیکی برای شرکتها به کار بگیرد.
صنعت آهن و فولاد چین - برخلاف این صنعت در برخی کشورهای توسعهیافته- سطح تمرکز صنعتیاش پایین است. ما گواجیانگ در این خصوص میگوید: «ما ۱۵۰۰ شرکت بزرگ و متوسط فولاد داریم که سیاستگذاریهایشان بر مبنای قضاوت و نظر خودشان صورت میگیرد. این وضعیت به بروز مازاد ظرفیت تولید میانجامد. در شرایط فعلی، سازمانیابی مجدد این صنعت اهمیت زیادی دارد.»
در این میان، یک مشکل دیگر هم در جریان انجام اصلاحات جانب عرضه برای شرکتهای فولاد و آهن چین به وجود آمده است: اینکه چطور تعداد کارکنان خود را کم و یا آنها را به موقعیتهای جدیدی منتقل کنند.
مثلاً گروه ویسکو اولین مجموعه دولتی و عظیم تولید آهن و فولاد در چین است و شکلگیری اولیهاش به سال ۱۹۵۵ میلادی برمیگردد. سه سال بعد و به دنبال تکمیل ساخت و سازها، این گروه فعالیت خود را آغاز کرد و اکنون هم شرکت بزرگی است. اما در چارچوب اصلاحات جانب عرضه، ویسکو مجبور است ۸۰ هزار نیروی خود را به موقعیتهای کاری جدیدی منتقل کند. تخمین زده شده که در جریان انجام اصلاحات، 10 میلیون نفر از کارکنان تعدیل شوند. آمار و ارقام اولیه نشان میدهد که ۱.۸ میلیون نفر از نیروی کار مازاد در صنایع فولاد و زغالسنگ مشغول به کار هستند. بنابراین، اولین گام در تعدیل نیرو، در این صنایع برداشته خواهد شد. اقداماتی که گروه ویسکو قصد دارد برای حل و فصل این ماجرا انجام بدهد، مبتنی بر سه روش هستند: اول، کارکنانی که ظرف پنج سال بعد، زمان بازنشستگیشان فرا میرسد میتوانند وارد دوران بازنشستگی شوند. دوم، این شرکت دولتی از مدتی قبل شروع به متنوعکردن کسب و کارهای خود کرده و با این ترتیب میتواند نیروهای مازاد خود را به بخشهایی غیر از فولاد و آهن منتقل کند. سوم، ویسکو همکاری با شرکتهای کوچکتر و ادارات دولتی محلی را آغاز کرده تا موقعیتهای شغلی جدیدی برای برخی از نیروهای مازاد خود بیابد.
آیا این تدابیر به صنعت آهن و فولاد چین کمک خواهند کرد که اصلاحات را با موفقیت پشت سر بگذارند؟ این مسئلهای است که باید مدتی برای روشنشدنش منتظر ماند.