تعاریف:

  • چالش پدیداری است که باعث عدم خلق ارزش مورد انتظار و یا تخریب آن میشود. در اینجا منظور آنست که چالش های مفهومی فی مابین ذی اثران حوزه معدن موجب عدم بهره گیری از فرصت های خلق ارزش و یا تخریب روند پایدار ارزش خلق شده کنونی میگردد.
  • ذی اثران در حوزه معدن بطور قالب اشخاص و جوامعی اند که در یک فعالیت اقتصاد پایدار-معدنی طرفیت می یابند، لیکن در این مقاله منظور بطور مشخص سرمایه گذاران و سرمایه پذیران بلقوه و بلفعل است.
  • معدن کاری فعالیتی است به ذات اقتصادی و یکی از روشهای تحلیل موفقیت و عدم موفقیت آن اندازه گیری متغییرهای اقتصادی است. امروزه در جهان مفهوم پایداری در فعالیت های اقتصادی مفهومی است پذیرفته شده و دارای استاندارد های متعدد که رعایت آنها موجب تسهیل و عدم رعایت آنها موجب تحمیل هزینه میگردد.

مقدمه:

چنانچه مطلوبیت یک جامعه توسعه پایدار اقتصادی باشد و این امر مطالبه جمعی گردد بطور معمول نیاز به پیشرانهایی برای آن احساس خواهد شد. منابع انسانی، موقعیت جغرافیایی، زیرساخت های گردشگری، منابع طبیعی و … همگی میتوانند در توسعه پایدار نقش پیشران را داشته باشند، ذخایر معدنی نیز به عنوان یکی از منابع طبیعی در اختیار، میتواند باعث شکوفایی اقتصادی یک جامعه گردد. در توصیف برخورداری جغرافیای ایران از منابع معدنی، گزارشات، اطلاعات و اخبار فرآوانی در دست رس است که هر چند در بسیاری از موارد ناصحیح، غیر دقیق و گمراه کننده بوده لیکن اجماع متخصصین این حوزه بر وجود منابع معدنی قابل توجه و بطور حتم بالاتر از سرانه مساحتی و جمعیتی نسبت به میانگین جهانی است. از سویی در طی سالیان اخیر بازیگری نقش پیشران در رشد اقتصادی، توسط بخش معدن، از طرف دولت های مختلف مورد مطالبه و توجه قرار گرفته است. حال آنکه در مقیاس رشد و تحول اقتصادی چنین انتظاری برآورده نمیگردد. بطور مشخص نگارنده معتقد است یکی از دلایل عدم برآورده سازی انتظارات در بخش معدن چالشهای مفهومی متکثر موجود فی مابین ذی اثران این حوزه است، این چالش در سطوح مختلف قابل بررسی و مطالعه است. چالش عدم درک متقابل، از محیط پیرامونی صنعت شروع، به بازیگران درون آن منتقل و در داخل سازمانها و بنگاه ها ختم میشود. مهمترین عامل مخرب ارزش در توسعه بخش معدن در خارج از آن و در حوزه حاکمیتی است، آنجایی که ساختارهای موازی، نهادهای متعدد ذی اثر، دیوان سالاری پیچیده و غیر شفاف و … موجب آن گردیده که سرمایه گذاران همواره خود را در معرض ریسک ببینند که خود جای تحلیل کامل دارد لیکن بطور مشخص در این مقاله به چالش های درون محیطی فیمابین سرمایه گذاران و سرمایه پذیران در چارچوب ادبیات مشترک خواهیم پرداخت.

ادبیات مشترک، چالش فیمابین سرمایه‌گذاران و سرمایه‌پذیران

مطالعه تطبیقی در بین کشورها و شرکت های پیشرو در حوزه استحصال مواد معدنی نشان میدهد، چالش برقراری رابطه پایدار و موثر فیمابین اصحاب سرمایه و پذیرندگان آن همواره وجود داشته و به مرور زمان سرمایه پذیران کوشیده اند تا به منظور بهره گیری از انواع ابزارهای تامین مالی روابط خود با سرمایه گذاران را در چارچوب انتقال اطلاعات قابل اتکا توسعه داده و فهم مشترکی در این حوزه را فرآهم سازند. در سالیان گذشته و بخصوص طی دو دهه اخیر که تامین مالی در بازارهای جهانی رونق قابل توجهی یافته استاندارد سازی گزارشات معدنی محور بحث های متعدد در محافل تخصصی بوده و انواع کمیته ها و موسسات مرتبط به این منظور شکل گرفته اند. بطور سنتی و از سالیان دور کشورهایی که رهبری تولید مواد معدنی در جهان را بر عهده داشته اند همچون استرالیا(JORC CODE)، آفریقای جنوبی(SAMREC CODE) ،برزیل(، (CBRR CODE ، ایالات متحده (SME CODE) ، کاناد(CIM CODE) ، روسیه(RUSSIAN CODE) و متاخر تر اتحادیه اروپا، کشورهای آسیایی همچون قزاقستان (KAZAR CODE) و مغولستان(MRC CODE) سعی نموده اند تا با تدوین استانداردهای گزارشدهی، نحوه تحقق و خلق ارزش ناشی از اکتشاف مواد معدنی را به سرمایه گذاران اثبات نمایند همچنین کوشیده اند چرایی تغییر ماهیتی منابع معدنی به ذخایر معدنی قابل استخراج از منظر دانش مهندسی، حقوق مالکیت و مجوزات قانونی، ملاحظات اجتماعی و زیست محیطی را شفاف نمایند. همانگونه که در تصویر مشاهده میگردد ذخایر معدنی قابل استخراج نتنها توسط اسناد مهندسی-اکتشافی بطور کامل حمایت میگردند بلکه با اتکا به اسناد تولید شده درون و برون حوزه ای، کلیه عوامل موثر بر تحمیل ریسک خارج از بخش اکتشاف را برای سرمایه گذاران شفاف مینمایند. در نهایت دارندگان ذخایر معدنی تمام تلاش خود را بکار گرفته اند تا با جاری سازی نظام شفاف گزارش دهی در چارچوب گزارشات سالیانه، دوره ای و یا موردی اثبات نمایند که تمامی جوانب مختلف مترتب بر سرمایه گذاری بر روی یک ذخیره منحصربفرد و یا سبدی از ذخایر را سنجیده و به لحاظ اقتصادی محاسبات دقیقی از نرخ بازده و انتظار ریسک دارند. در سالهای اخیر کمیته بین المللی گزارشدهی معدنی (ICMM) نیز تشکیل شده و ضمن تایید و همکاری با یکایک اعضا سعی نموده تا یک پارچگی گزارشات معدنی را تقویت نماید. دیدگاه های نو در حوزه معدن به لحاظ مهندسی، همچون نگرش ژئومتالورژی (Geometallurgy)در این استاندارد بخوبی بسط داده شده و اقتصاد طرح های معدنی از اکتشاف تا فرآوری در مفهومی یک پارچه سنجیده میشود.

Capture 18

در ایران طی دهه هشتاد و نود سعی گردید با محوریت سازمان برنامه و بودجه، استانداردهای لازم در امر اکتشاف مواد معدنی تدوین گردد، ضمن احترام به تلاشهای صورت گرفته باید اذعان نمود که این استانداردها متمرکز بر حوزه مهندسی و اجرا بوده و درک مشترکی فی مابین سرمایه گذاران و بهره برداران ایجاد نمی نماید، از سویی شاید به دلایل مختلف، نیاز به تامین مالی و یاری گرفتن از ابزارهای مدرن در سنوات گذشته احساس نشده و این امر باعث عدم توجه لازم در این خصوص گردیده در حال حاضر توسعه بازارسرمایه نگرش به نحوه تامین مالی را تغییر داده و چنانچه بخش معدن برای توسعه خود و کشور نیاز به رجوع به بازار بدهی، سرمایه و … را لحاظ نماید الزاما باید در راستای تدوین استانداردهای گزارشدهی به “شفاف سازی ارزش انتظاری قابل درک و فهم مشترک برای کلیه ذینفعان” تلاش لازم صورت پذیرد.

 

2

تاریخ انتشار : ۱۴ شهریور ماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۶:۴۰
شناسه مطلب : 53943
ارسال
برچسب ها
ارسال دیدگاه
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
کد امنیتی